این نكته را در نظر داشته باشید و با برخی از این برداشتهای كاهش یافته از كربلا، مقایسه كنید، ببینید چقدر عظمت كربلا را پایین میآورند در حدّیكه با شهید مطهری (ره) مقابله میكنند و به آن شهید متفكر ایراد میگیرند كه چرا میگویید حسین(ع) برای كشته شدن خودش هم برنامه داشت. نویسنده كتاب شهید جاوید خیلی تلاش میكند تا این فضای حفظ قداست توسط حسین(ع) و نفی قداست توسط دشمنان حسین(ع) را نبیند، یا اصلاً نفی بكند. خیلی حیف است كه آدم در كربلا گم بشود، كه این آغاز بدبختی است. به نظر من بدون كربلا بشریّت بدبخت است، در كربلای كاهش یافته - در كربلایی كه رسالت حسین(ع) گم شود- انسان نمیتواند نجات پیدا كند. خدا شهیدمطهری را رحمت كند به قول خودش مسئله كربلا چیز بسیار دقیق و پیچیدهای است به طوری كه با یك نگاه سطحی نمیتوانیم مسائل آن را دریابیم. انشاءالله بحثی را كه در كتاب «زیارت عاشورا اتحادی روحانی با امامحسین(ع)» آمده است مطالعه نمایید، كه به لطف خدا اشارات خوبی در آن جا به عنوان توجه به مقام قدسی برنامهریزان كربلا مطرح شدهاست. امامباقر(ع) در این زیارت از آن طرف روحیهای را كه مقابل حسین(ع) ایستاد به خوبی ترسیم كرده است «الِعصابَةَ الّتَی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ» امام میگوید: ای انسانها اگر میخواهید رسالت حسین(ع) را بفهمید، یادتان باشد كه چه فرهنگی در مقابل امامحسین(ع) ایستاده است، حسین(ع) میخواهد بفهماند كه خطر حسینكُشی چیست؟ روی این نكته تأمل كنید، برای حضرت امامحسین(ع) فرقی نمیكند كه عمرسعد بمیرد یا نمیرد، یزید بمیرد یا نمیرد، چراكه او امام است و در افقی بالاتر از این حرفها به انسان مینگرد.
إنشاءالله ما به لطف خدا به جایی برسیم كه برایمان فرقی نكند كه فلانی بمیرد یا نمیرد، مهم این است كه آن بیماری خطرناكی را كه اینها به آن دچار شدهاند بشناسیم، و امید من این است كه همه عزیزان فكر و ذكر و ذهن خودشان را صرف بررسی كربلا كنند و كتاب ابیمخنف كه اخیراً از دل تاریخ طبری در آوردهاند و كتاب قیام حسین از آقای شهیدی، و كتاب ارشاد شیخ مفید و امثال اینها را مطالعه نمایند. مهم این است كه حادثهها را ببینیم و زود نگذریم، یعنی چه كه امامحسین(ع) با حُرّ اینگونه مدارا میكنند، چرا امام در روز عاشورا لشكر عُمر سَعد را این قدر نصیحت میكنند؟ چرا به سادگی از این حركات میگذرید. فهمیدن این مسائل به اندازه فهم عمق شریعت، كار میخواهد كه آدم بفهمد چرا امامحسین(ع) این كار را میكند. بله با یك تحلیل ساده میتوان از آن گذر كرد و خود را راحت نمود به همان نحوی كه حركات آدمهای عادی را تحلیل میكنیم. در این صورت نجات ما بهوسیله حسین(ع) چه میشود؟ «حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْن» چه میشود؟