تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

افزایش قدرت كفر و درخشندگی عمیق‏تر ایمان‏

بدبینی به حاكمیّت پوچی‏ها و روزمرّگی‏ها، و در چنین شرایطی، خود را فریب ندادن نسبت به حادثه‏ای كه در شرف تكوین است، عین واقع‏بینی است و اما در این حال خود را نباختن و به فكر چاره بودن، هنر حكمت حسینی است، چراكه روشنی، آنگاه می‏درخشد كه تاریكی یكسره بر آسمان چیره شده باشد، و افزایش قدرت كفر، شدت یافتن تاریكی است، تا روشنایی، عمیق‏تر بدرخشد و چشم‏ها تا عمق روشنایی سیر كنند، این معنی حرارتی است كه حسین(ع) در نهضت خویش همواره با خود دارد و آن را به ارادتمندان خود منتقل می‏كند، او می‏فهمد و می‏فهماند كه بزرگی را در حوزه‏های جدید نیز می‏توان یافت و نباید در غم خاكستر شدن آنچه در گذشته بود، حال و آینده را نیز به خاكستر مبدّل كرد.
از وقتی كه ما از روح بسیجی جدا شدیم، حسین(ع) دیگر به ما حرارت و شور نمی‏دهد، و می‏خواهیم با امید به غرب و بورس لندن و بانك جهانی و به نتیجه رسیدن برنامه سوم، چهارم و پنجم و....حرارت پیدا كنیم، در حالی كه این یك خوش‏بینی كودكانه است، شیطان تا این‌جا با شما راه می‏آید، برای شما تئوریسین می‏شود، دلیل می‏آورد كه ببین برنامه‏ها نتیجه نداد، ولی راه حلی كه پیشنهاد می‏دهد مرگ و یأس و ناامیدی است. اما در این حال خود را نباختن و به فكر چاره بودن، هنر حكمت حسینی است. معاویه كارش این بود كه ما را نسبت به زندگی دینی به یأس بكشاند تا امید تعالی را از فرهنگ بشر بگیرد و حسین‏(ع) در چنین شرایطی بسیار قهرمانانه عمل كرد، چراكه در اوج یأس معاویه‏ای، می‏گوید خیر، راه نجات وجود دارد. چند نفر در زیر این آسمان، باورشان می‏آمد كه بعد از معاویه راهی برای نجات جهان اسلام هست؟ اگر تاریخ را مطالعه كنید به غیر از شیعیان، بسیاری دیگر فهمیده بودند كه معاویه اسلام را نابود كرد، ولی مشكل‌شان این بود كه می‏گفتند راه دیگری نیست. یكی از مسئولین امور مذهبی اهل پاكستان گفته بود كه بیایید بپذیریم كه حسین‏(ع) اسلام را زنده كرد نه شیعه را. این جمله را یكی از اهل سنّت می‏گوید و انصافاً هم همین طور است، امروز همه جهان اسلام قبول دارند، بن‏بست‌هایی كه معاویه از طریق مأیوس كردن مردم از حیات دینی در جامعه به وجود آورده بود، حسین‏(ع) از بین برد. كربلا چیزی نیست كه ما همین طور از آن بگذریم و بگوییم دیگر كاری از آن نمی‏آید، كربلا غذای امروز شماست و از همه غذاها مقوّی‏تر و نتیجه بخش‏تر است.
من غصه می‏خورم از این كه كسانی برای حسین(ع) گریه می‏كنند ولی به هنر حكمت حسینی توجه نمی‏كنند، آن وقت از حرف‏های یك روزنامه یا كسی كه به مبانی این انقلاب حمله می‏كند، زود مأیوس می‏شوند. به نظر شما مگر این هجوم فرهنگی برای پاشیدن بذرهای یأس در جان مردم و جامعة ما نیست؟ و مگر كسی كه حكمت حسینی را می‏شناسد مأیوس می‏شود؟ این دشمن است كه باید مأیوس شود. چراكه در حكمت حسینی یأس وجود ندارد.
«روشنی آنگاه می‏درخشد كه تاریكی یكسره بر آسمان چیره شده باشد» آیا تاریك‌تر از این داریم كه عبیدالله‌بن‌زیاد و از آن بدتر یزید رئیس مملكت اسلامی باشد؟ و یزید و عبیدالله با آن همه صفات زشتشان كه فكر می‏كنم بدی همه بدان عالم با همه خصوصیاتشان در آنها جمع شده بود، حاكم شده بودند. متأسفانه بعضی از ما در این شرایط مأیوس می‏شویم، در اوائل انقلاب كه بنی صدر رئیس‏جمهور بود، با بعضی از دوستان دور هم می‏نشستیم، می‏گفتیم كه ای عجب! انقلاب از دست رفت ولی حالا به گفته خودمان می‏خندیم كه چیزی از دست نرفت. شما آن‌چه در كربلا می‏بینید این است كه سیاه‏تر و ظلمانی‏تر از زمان یزید نیست، ولی درخشان‏ترین زمان هم برای نشان دادن اسلام همان زمان است و درخشش حسین(ع) همه را برای حاكمیّت حق امیدوار می‏كند. هیچ‌وقت نگوییم كه قصه تمام شد. رضاخان قلدر كه بر سر كار آمد عدّه زیادی گفتند، تمام شد، دیگر ریشة دین برای همیشه از این كشور كنده شد. مگر زمان رضاخان غیر از این بود؟ ولی باید دین را در یك حوزه دیگر نیز تمرین كرد، یك عدّه هم ایستادگی كردند و گفتند، رضاخان كه تا حالا نیامده بود، حالا حسین‏(ع) یك بار دیگر قدرت‏نمایی می‏كند. رضاخان خانه‏هایی كه در آن به صورت مخفیانه عزاداری می‏كردند، از بین می‏برد، ولی این را بدانید اگر آن جلسات سوگواری پنهانی زمان رضاخان قبل از اذان صبح برای اباعبدالله‏(ع) نبود ما امروز نمی‏توانستیم به حسین‏(ع) در این فضای معنوی دست پیدا كنیم، حسین‏(ع) بود كه رضاخان را در هم شكست.
حسین(ع) می‏فهمد و می‏فهماند كه بزرگی را در حوزه‏های جدید نیز می‏توان یافت و نباید در غم خاكستر شدن آنچه بود، حال و آینده را نیز به خاكستر مبدّل كرد.
آیا این موضوع را حسین(ع) به ما یاد داده است كه معاویه و یزید نباید آن‌چنان غمِ وجودشان را به دل ما بیندازند كه ما حال و آینده مان را خاكستر كنیم. شما این روایت‏ها را مطالعه كنید، ببینید آیا اباعبدالله‏(ع) تا قیام قیامت را می‏دید؟ امام‌حسین(ع) كربلا را به گونه‏ای به وجود نیاورده كه سر و ته آن یك روز تمام شود، این طور فكر كردن چشم بستن به واقعیت‌ كربلا است، حال آیا انصاف است كه شما حسینی‏ها، كربلایی نگاه نكنید و امیدوار به حیات دینی در روی زمین نباشید؟ چراكه ما حسین(ع) و قرآن داریم و هر روز اسرارشان بیش از پیش روشن می‏شود، آیا این واقعیت هایی كه حالا از كربلا روشن شده است، 50 سال پیش هم بود؟ خیر نبود، هر چه به جلو برویم كربلا بیشتر می‏درخشد، چراكه ما قبلاً امام خمینی(ره) را نداشتیم و حالا داریم و دیدیم كه چگونه حسین‏وار عمل كرد و پیروز شد. چون او از حسین‏(ع) آموخت كه بزرگی را در حوزه‏های جدید نیز می‏توان تمرین كرد.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»