تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

اسلحه‌ها برای كشتن یا ترساندن؟

نكتة دیگر این‌‌كه؛ فكر می‏كنید اسلحه برای كشتن است یا برای ترساندن؟ اصلاً معنی اسلحه‏ها در چیست؟ - مقدمة بحث را دقت داشته باشید- اسلحه‏ای كه بكشد بی‌آبروست، اسلحه‏ای كه بترساند آبرومند است. همیشه جبّاران دوست داشتند كه اسلحه‌هایشان بترسانند و حیات همة حكومت‌های غیر انسانی، چه حكومت‌های مدرنیته امروز، چه حكومت‌های فئودالیته و چه حكومت‌های دیكتاتوری، حیات همة حكومت‌های ظالم، ترساندن به‌وسیلة اسلحه است. حیات امروز دنیا به برق اسلحه‏هاست نه به اِعمال قدرت آن‌ها. حالا به كربلا نگاه كنید؛ در كربلا درست عكس این بود. كربلا، اسلحه‏ها را مجبور كرد كه به كار بیفتند. شمشیری كه از دور برق بزند، انسان را می‌ترساند و سرِ جای خود می‏نشاند ولی كربلا شمشیرها را مجبور به بریدن كرد. یكی از شعارهای حضرت این بود: «فَیاسُیُوفُ‌ خُذینی»، ای شمشیرها فرود آیید و مرا بگیرید! در نهضت حسینی دیگر اسلحه‏های دشمن قدرت ندارند. مگر عبید الله بن زیاد چند نفر از مردم كوفه را كشت كه همه را برای جنگ با حضرت‌حسین(ع) روانة كربلا كرد؟ وقتی كه در كوفه اعلام كردند كه همه باید به جنگ حسین‏(ع) بروند شخصی به كوفه آمده بود تا قرضش را بگیرد و برگردد. به او گفتند: چه كار داری، گفت: آمده‏ام قرضم را بگیرم، دیدند كه اگر او را بكشند، هیچ دردسری به‌وجود نمی‏آید. چون كوفه مثل بیشتر شهرهای آن زمان، قبیله‏ای بود هر كس را می‏كشتند با قبیله او درگیر می‏شدند و این شخص نه قبیله‏ای داشت و نه پشتیبانی، لذا او را كشتند و جسدش را به دیوار شهر كوفه آویزان كردند و گفتند؛ هركس به جنگ با حسین(ع) نرود چنین سرنوشتی دارد. دقت كنید این‌ها یك نفر را كشتند ولی همه ترسیدند. یعنی اسلحه‏ها بیش از آن كه بكشد، ترس را به دل كوفیان می‏اندازد و در حكمت حسینی این مسئله خوب روشن شده است كه قدرت و آبروی اسلحه‏ها تا حدّ ترساندن است، ولی وقتی بریدند معلوم می‏شود قدرتی ندارند.
تا حكمت حسینی در صحنه حیات بشر نیاید، آینده از آن شما نیست و آینده حتماً از آن شیعیان واقعی است كه به حسین(ع) اقتدا كرده‏اند، چراكه در فرهنگ شیعه، اسلحه‏ها كاره‏ای نیستند. یزید نفهمید كه پدرش - معاویه- چگونه این همه مدت حكومت كرد، معاویه با برق اسلحه‏ها حكومت كرد، ولی یزید اسلحه‏ها را به كار انداخت و كار خود را خراب كرد و یا بگو حسین(ع) شرایط را مساعد دید و یزید را از تعادل خارج كرد و لذا او را مجبور كرد تا اسلحه‏هایش را به كار اندازد.