تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

پیروز، ولی شكست خورده!

كربلا، فرهنگی است كه شكست را در قلب و روان فرماندهان ظالم و به ظاهر فاتح جاری می‏سازد و وجدان‌های خفته را بیدار می‏كند و سستی را در دست و زبان سرمستان دیروز جاری می‌كند. این‌ها دیگر دستشان به هیچ كاری نمی‏رود، چون دلشان از همه‌چیز سرخورده است، دیگر نه خودشان، خود را می‏پذیرند و نه همسر و فرزندانشان آنها را می‏پذیرند. در حالی‌كه زندگی با بزرگواری، شهادت با بزرگواری و اسارت با بزرگواری، معنی كربلاست؛ دشمنِ چنین فرهنگی حتماً زبون است و از خود شكست خورده، چه رسد به شكست در مقابل دیگران، فقط باید فهمید پیروزی یعنی چه، و شكست یعنی چه، تا قبل از هر كاری، پیروزی خود را و شكست دشمن را بشناسیم.
تاریخ گواه است كه خود یزید گفت: «خدا عبیدالله را بكشد، من نمی‏خواستم حسین را بكشم!» در جای دیگر می‏گوید: «حاضر بودم یكی از فرزندان من كشته شود، ولی حسین كشته نشود».
شما از این جملات چه می‏فهمید؟ اصلاً جنس نهضت حسین(ع) این است كه قاتل را در خود می‏شكند، مهم نیست كه یزید در گفتن این كلمات دروغ می‌گوید، مهم این است كه با گفتن این جملات به خود پشت كرده است.