در فرهنگ اموی، زن ابزاری در خدمت امیال حاكمان است، و هركس قدرتش بیشتر است ارزشش بیشتر و بدینسان پوچی نه تنها نصیب مردان میشود، بلكه به سراغ زنان هم خواهد آمد. در فرهنگ كربلا اگر مردان میداندارند، زنان نیز صحنه پردازند و اگر مردان با نثار خون خود میدرخشند و به زندگی خود معنی میدهند، زنان با دلی قویتر از شیر، صبورانه و پرمقاومت حادثه را تحمل میكنند و از آن دفاع مینمایند و باران كلمات دفاع از حقّانیت كربلا را بر یزید میافشانند و نمیگذارند، درخشش حقیقت فراموش شود، و بدینسان از پوچی میرهند. آری؛ برادر و خواهر هر دو بدینسان از پوچی میرهند.
در این جلسه یك نكته بیشتر نداریم و آن اینكه همه شما از نفلهشدن و پوچشدن و هیچ شدن كلّ زندگیتان باید بترسید، چون همیشه زمینِ پر ظلمت، ما را از یك پوچیبهپوچی دیگری دعوت میكند و همیشه ما باید تلاش كنیم از این پوچی و بیمحتوایی رها شویم. و فقط در فرهنگ كربلا كه جلوه كامل فرهنگ اسلام است انسان از پوچی میرهد. این شما و این تاریخ و این صحنههای همة دورانها در همة زمین. هر كس اسلام ندارد و اسلامش به حسین(ع) ختم نشود، همچون آبی است كه در شنزار كویر دنیا فرو میرود و هیچ نحوة زندگی با نشاطی نصیبش نمیشود. حكمت حسین(ع) برای نجات انسانهای ساكن شده در پوچی است. شما هر كاری كه در این دنیا میكنید اگر آن كار را موشكافی كنید، میبینید كه میخواهید از پوچی فرار كنید، ولی اگر به فرهنگ كربلا نزدیك نشوید پوچی را پنهان میكنید، از دست یك پوچیبه پوچی دیگر پناه میبرید و خود را در سایة سیاه آن پوچیِ جدید پنهان میكنید. بدون حسین(ع) محال است كسی شور و نشاط معنیدار پیدا كند. هیچ عارف و سالكی بیحسین(ع) نتوانسته به جایی برسد. در كتاب «زیارت عاشورا، اتّحاد روحانی با حسین(ع) » عرض شد كه زیارت عاشورا یك سیر و سلوك كامل است برای انسانی كه میخواهد به آسمان وصل شود و از زمین دور گردد. لذا در ابتدا باید زیارت عاشورا دلپذیرتان شود و قلب، مقامات آن را تصدیق كند و اگر چنین شد تمام سلوك در تمام عمر همین زیارت عاشورا است.
آری؛ اگر در كربلا مردان میدان دارند، زنان نیز صحنه پردازند و بدینسان كربلا به زن و مرد معنی میدهد و انسان را از پوچی میرهاند، چراكه كربلا جنگ بین زندگی برای پوچیها، با زندگی برای نجات از پوچیهاست. در یك زندگی همه چیز بیمعنی و سطحی و بیهوده است و در دیگری همه چیز عمیق و پرمعنی و با هدف. یكی نمیمیرد تا به خیال خود هیچ و پوچ نشود و دیگری حتی مرگ را! آری مرگ را! اوج معنی دارترشدن خود میبیند. اینجاست كه در فرهنگ جهتدار دینی، نه تنها نثار خون، برای انسان اوج عبودیت را به همراه دارد، بلكه نفس كشیدن او هم عبادت میشود.