وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنتَ فِیهِمْ وَ مَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ
و(لی) تا تو در میان مردمی، خداوند بر آن نیست که آنان را عذاب کند، و تا آنان استغفار میکنند، خداوند عذاب کنندهی آنان نیست.
نکته ها
با توجّه به اینکه در آیهی بعد، کفّار مکّه به عذاب تهدید شدهاند، معلوم میشود که منظور از نفی عذاب در این آیه، برداشته شدن عذاب عمومی از مسلمانان به برکت وجود شخص پیامبر صلی الله علیه وآله است، مثل عذابهای اقوام پیشین، وگرنه اشخاصی در موارد خاصّی گرفتار عذاب الهی شدهاند. مانند عذاب نعمانبن حارث در آیهی قبل.
در احادیث آمده است که خداوند به خاطر وجود برخی افراد پاک و علمای ربّانی، سختی و عذاب را از دیگران برمیدارد. چنانکه در ماجرای قلع و قمع قوم لوط، حضرت ابراهیم به فرشتگان مأمور عذاب گفت: «انّ فیها لوطاً» یعنی آیا با وجود یک مرد خدایی در منطقه، آنجا را نابود میسازید؟! فرشتگان گفتند: ما میدانیم که لوط در آنجاست و به او دستور خارج شدن از آنجا را دادهایم. **عنکبوت، 31 تا 32*** یا حضرت علی علیه السلام پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: یکی از دو امان از میان ما رفت، أمن دیگر را که استغفار است حفظ کنید. **نهج البلاغه، حکمت 88*** و یا در روایت میخوانیم امام رضا علیه السلام به زکریا ابن آدم فرمود: در شهر قم بمان که خداوند همان گونه که به واسطهی امام کاظم علیه السلام بلا و عذاب را از اهل بغداد برداشت، به واسطهی وجود تو نیز بلا را از آن شهر دور میکند. **بحار، ج57، ص217***
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: مرگ و زندگی من برای شما خیر است؛ در زمان حیاتم خداوند عذاب را از شما بر میدارد و پس از مرگم نیز با عرضهی اعمالتان به من، با استغفار و طلب بخشش من، مشمول خیر میشوید. «امّا فی مماتی فتعرض علیّ اعمالکم فاستغفر لکم» **تفسیر نورالثقلین***
نافرمانی و انجام بعضی گناهان، از اسباب نزول بلا و عذاب الهی است، و راه جبران آن توبه و استغفار است. «و ما کان اللّه معذّبهم و هم یستغفرون» چنانکه در دعای کمیل میخوانیم: «اللّهم اغفر لی الذنوب الّتی تنزل البلاء» وهمان گونه که خداوند در آیهای دیگر میفرماید: «و ما کان ربّک لیهلک القری بظلم و أهلها مصلحون» **هود، 117*** تا وقتی که مردم اهل صلاح و اصلاح باشند، خداوند آنان را هلاک نمیکند.
پیام ها
1- وجود پیامبر صلی الله علیه وآله و مردان خدا، مایهی امان برای اهل زمین است. «و ما کان اللّه لیعذّبهم و أنت فیهم»
2- استغفار، مانع بلاست. «و ما کان اللّه معذّبهم و هم یستغفرون» (برگشت از کفر و الحاد نیز نوعی استغفار است.)
3- توبه و استغفار، اهمیّت ویژهای نزد خدا دارد، چنانکه سرنوشت امّتی را نیز تغییر میدهد. «و ما کان اللّه معذّبهم و هم یستغفرون»