وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَمَی وَالْمَسَکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَی عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
و اگر به خداوند وآنچه بر بندهی خود، روز جدایی (حقّ از باطل،) روز درگیری دو گروه (با ایمان و بیایمان در جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان دارید، بدانید که هر چه غنیمت گرفتید، همانا خمس (یک پنجم) آن برای خداوند و رسول خدا و خویشاوندان (او، اهلبیت علیهم السلام) و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان (از سادات) است، و خداوند بر هر چیزی تواناست.
نکته ها
مخاطب این آیه در هنگام نزول، کسانی هستند که همراه پیامبر در جنگ بدر شرکت کرده و با جانفشانی و از جان گذشتگی، پیروزی را بدست آوردهاند. کسانی که اهل نماز، روزه، هجرت، جهاد و شهادت بوده و چشم امید پیامبر به آنان بود، امّا با این حال خداوند در این آیه میفرماید: ای مجاهدان جبههی بدر، اگر به خدا و پیامبر و قرآن ایمان دارید، خمسَ غنائم را بدهید. یعنی شرط ایمان به خدا، علاوه بر نماز و روزه و جهاد، ادای واجب مالی یعنی خمس است.
واژهی «غنیمت» و «غرامت»، هر یک شش بار در قرآن آمده است. همان گونه که غرامت شامل هرگونه ضرر مالی میشود، نه فقط ضرر جنگی، غنیمت هم نه تنها درآمد جنگی، بلکه هرگونه منفعتی را دربرمیگیرد. کتب لغت مانند لسانالعرب، تاجالعروس و قاموس و مفسّران اهلسنّت از قبیل قرطبی، فخررازی و آلوسی نیز در عمومیّت لغت، شک ندارند. همچنین در مفردات راغب آمده است: به هر چیزی که انسان بدست میآورد، غنیمت گفته شده است. در قرآن نیز غنیمت، برای غنائم غیر جنگی بکار رفته است: «فعنداللّه مغانم کثیرة» ** نساء، 94*** حضرت علی علیه السلام نیز میفرماید: «مَن اخذها لَحق و غَنم» **نهج البلاغه، خطبه 120*** ، کسی که به آیین خداوند عمل کند، به مقصود رسیده و بهره میبرد.
طبق روایات و به عقیدهی شیعه، غنیمت در این آیه شامل هرگونه در آمدی اعمّ از کسب و کار و تجارت میشود. و نزول آیه در جنگ بدر، دلیل این نیست که خمس تنها در غنائم جنگی باشد و اگر هم مراد از غنیمت در آیه تنها غنائم جنگی باشد، باید گفت: یک مورد از خمس در این آیه آمده و موارد دیگر در روایات مطرح شده است.
خمس، در روایات نیز از اهمیّت ویژهای برخودار است، از جمله اینکه هر کس خمس مالش را نپردازد، مالش حلال نمیشود و نمیتواند در آن تصرّف کند و نماز با لباسی که خمس آن پرداخت نشده باشد، مشکل دارد. **برای توضیح بیشتر به کتاب خمس مؤلّف مراجعه شودبرای توضیح بیشتر به کتاب خمس مؤلّف مراجعه شود***
این آیه با آیهی اوّل که انفال را تنها از خدا و رسول میداند، «قل الانفال للّه و للرسول» منافاتی ندارد، زیرا با توجّه به آیهی خمس، آن بزرگواران (پیامبر یا امام و نماینده او) آنچه دریافت میکنند، خمس و یک پنجم آن را برای مصارف ذکر شده در آیه نگه میدارند و بقیهی آن را (چهار پنجم)، به جنگجویان میدهند.
فقها خمس را در هفت چیز واجب میدانند: 1- سود و منفعت کسب و درآمد سالیانه، 2- گنج، 3- معادن، 4- گوهرهایی که از غوّاصی به دست میآید، 5 - مال حلال مخلوط به حرام، 6- زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد، 7- غنیمت جنگی. **برای توضیح بیشتر به توضیح المسائل مراجعه کنید***
بسیار روشن است که خداوند نیاز به خمس ندارد، بنابراین سهم خدا، برای حاکمیّت قانون خدا و ولایت رسول، تبلیغات و رساندن ندای اسلام به گوش جهانیان، نجات مستضعفان و جلوگیری از مفسدان است.
برپایهی روایات، سهم خدا در اختیار رسول و سهم رسول و پس از او، در اختیار امام است. **تفسیر صافی*** و این سه سهم در زمان غیبت امام، در اختیار نوّاب خاص و یا نوّاب عام او یعنی مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید قرار داده میشود. **تفسیر نمونه***
«ذی القربی»، به دلیل روایات بسیار از شیعه **تفسیر نورالثقلین و کافی، ج1، ص544*** و نیز برخی روایات اهلسنّت، همهی بستگان پیامبر صلی الله علیه وآله نیستند، بلکه مراد، امامان اهلبیت علیهم السلام میباشند که مقام امامت ورهبری دارند و خمس، متعلّق به رهبر و حکومت اسلامی است، نه فامیل پیامبر.
علاوه بر روایات، قرار گرفتن ذیالقربی، در ردیف «اللّه و للرسول» به خصوص با حرف «لام»، نشانهی آن است که ذیالقربی افراد خاصّی هستند که در خط خدا و رسولند.
از مصارف دیگر خمس در روایات، مساکین و در راه ماندگان از سادات بنیهاشم است، چون گرفتن زکات بر فقرای سادات حرام است، پس باید از طریق خمس، نیازهای آنان تأمین شود. **تفسیر مجمع البیان، وسائل، ج6، کتاب الخمس***
در واقع اسلام برای برطرف کردن محرومیّتهای جامعه، دو چیز را واجب کرده است: یکی زکات که مربوط به همهی فقرای جامعه میباشد و دیگری خمس که بخشی از آن مخصوص فقرای سادات است و خمس و زکات به اندازهی نیاز سال فقرا به آنان پرداخت میشود، نه بیشتر.
امام رضا علیه السلام فرمودند: تصمیمگیری در مقدار سهم برای هر یک از موارد ششگانهی ذکر شده در آیه، با امام است. **تفسیر صافی***
پیام ها
1- پرداخت خمس واجب است، گرچه درآمد و غنائم کم باشد. «غنمتم من شیء»
2- حال که با نصرت الهی در «بدر» پیروز شدید، حقّ خدا و رسول و اهلبیت علیهم السلام و خمس غنائم را بپردازید. «غنمتم... فانّ للّه خُمُسه»
3- اسلام، مالکیّت اشخاص حقوقی را پذیرفته است. «للرسول و لذی القربی»
4- محرومیّت زدایی، از برنامههای اسلام است و باید از ثمرهی جهاد و غنائم به سود فقرا گام برداشت. «والمساکین و ابن السبیل»
5 - برای گرامیداشت طبقهی محروم، نام آنان در کنار نام خدا ورسول و اهلبیت قرار گرفته است. «للّه خمسه و للرسول و لذیالقربی و الیتامی والمساکین...»
6- ایمان، عامل عمل به وظیفه و ایثار است. «للّه خمسه ... ان کنتم آمنتم»
7- گذشت از مال، آن قدر دشوار است که گاهی رزمندگان هم در آن میمانند. «غنمتم... ان کنتم...»
8 - نشانهی ایمان کامل، خمس دادن است. بدنبال بیان ایمان، عبادت، هجرت و جهاد میفرماید: «لِلّه خمسه... ان کنتم آمنتم...» بنابراین خمس، واجب دائمی و مستمرّ است، نه موسمی و موقّت، چون شرط ایمان است.
9- عبودیّت، رمز دریافت معارف الهی است وپیامبراکرم صلی الله علیه وآله، بندهی خالص خدا بود. «و ما انزلنا علی عبدنا»
10- وجود پیامبر میان مسلمانان، عامل یاری خداوند و پیروزی آنان است. «ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان»
11- روز جنگ، روز جدایی مدّعیان راستین از دروغگویان است. «یوم الفرقان یوم التقی الجمعان»
12- امداد الهی در جنگ بدر، حقّانیّت اسلام را روشن کرد، «یوم الفرقان» و نمودی از قدرت خداوند بود. «واللّه علی کلّ شیء قدیر»