فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ یَصَلِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ
پس (مستکبران) ناقه را پی کرده (و کشتند) و از فرمان پروردگارشان سرپیچی کردند وگفتند: ای صالح! اگر از فرستادگان خدایی، پس عذابی را که وعده میدهی برای ما بیاور.
نکته ها
«عقر»، به معنای پی کردن است، یعنی قطع کردن عصب و رگ محکم و مخصوص پشت پای اسب و شتر که عامل عمدهی حرکت آنهاست و با قطع آن، حیوان به زمین میافتد و از راه رفتن باز میماند.
در سورهی قمر، کلمهی «عَقَر» به صورت مفرد آمده که بیانگر این است که قاتل ناقه یک نفر بوده است، امّا در اینجا (و سورههای شمس و شعراء و هود،) به صورت جمع آمده است، «عقروا» که نسبت پی کردن به تمام قوم داده شده است. این به خاطر سکوت و رضایت آنان بوده که شریک جرم محسوب شدهاند. چنانکه حضرت علی علیه السلام نیز میفرماید: سرنوشت مردم در گرو رضایت و دشمنی آنان است، همان گونه که ناقهی صالح را یک نفر پیکرد، امّا چون بقیهی مردم نیز به آن عمل راضی بودند، در گناه او شریک شدند و همگی عذاب دیدند. ** نهج البلاغه، خطبه201***
پیام ها
1- کفر، زمینهی تجاوز است. «کافرون فعقروا...»
2- سکوت و رضایت بر گناه، شرکت در گناه محسوب میشود. «عقروا» با اینکه قاتل یک نفر بود.
3- نافرمانی و تجاوز از دستور، مهمتر از کشتن شتر است. «و عَتَوا عن أمر ربّهم»
4- دستورات الهی برخاسته از ربوبیّت اوست. «امر ربّهم»
5 - تکبّر، زمینهساز جسارت و گستاخی است. «ائتنا بما تعدنا»