تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 4, 5

وَکَم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَهَا فَجَآءَهَا بَأْسُنَا بَیَتاً أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ‏
فَمَا کَانَ دَعْوَیهُمْ إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُواْ إِنَّا کُنَّا ظَلِمِینَ
چه بسیار آبادی‏هایی که ما اهل آنجا را (به خاطر فساد و کفرشان) نابود کردیم. پس قهر ما به هنگام شب یا روز، هنگامی که به استراحت پرداخته بودند، به سراغشان آمد.
پس آن هنگام که قهر ما سراغشان آمد، سخن و اعتراضی نداشتند، جز آنکه گفتند: ما قطعاً ستمکار بودیم.
نکته ها

«قَریة»، به معنای روستا نیست، بلکه مرکز اجتماع مردم است، چه شهر، چه روستا.
«بیات»، شب هنگام و شبانه است، و «قائلون» از «قیلولة»، به معنای خواب یا استراحت نیمروز است. «اقاله» به معنای پس گرفتن جنس فروخته شده از همین باب است، چون خریدار، از نگرانی معامله راحت می‏شود.
هر ستمگری، روزی در مواجهه با قهر خدا به اشتباه خود اعتراف می‏کند، «انّا کنّا ظالمین» ولی این اعترافات ثمری ندارد. چنانکه در آیه‏ی دیگر می‏خوانیم: هنگامی که عذاب ما را دیدند، گفتند: به خدای یگانه ایمان آوردیم و به آنچه شرک‏ورزیدیم، کافر شدیم، امّا ایمان به هنگام عذاب سودی برای آنان نداشت. «فلمّا رأوا بأسنا قالوا آمنّا باللّه و کفرنا بما کنّا مشرکین فلم یک ینفعهم ایمانهم لمّا رأوا بأسنا...» **مؤمن، 84 تا 85***

پیام ها

1- مناطقی که با قهر الهی نابود شده، بسیار است. «وکم»
2- از تجربیّات تلخ دیگران، عبرت بگیریم. «وکم من قریة اهلکناها»
3- قرآن با بیان هلاکت قریه‏ها به جای هلاکت مردم، عظمت عذاب را بیان می‏کند. «و کم من قریة اهلکناها»
4- کیفرهای الهی مخصوص قیامت نیست، ممکن است در دنیا هم نمونه‏هایی از آن را ببینیم. «و کم من قریة أهلکناها»
5 - هر کس غیر خدا را سرپرست گرفت، منتظر قهر الهی باشد. «ولا تتّبعوا من دونه اولیاء... و کم من قریة اهلکناها»
6- از سنّت‏های الهی، نابود کردن امّت‏ها به خاطر نافرمانی و تبعیّت از دیگران است. «و لا تتّبعوا من دونه اولیاء... وکم من قریة اهلکناها»
7- اراده‏ی خداوند، همه چیز را دگرگون می‏کند. «اهلکناها»
8 - قهر الهی، گاهی ناگهانی است و روز و ساعت مشخّص و فرصتی برای فکر و چاره‏جویی ندارد. «بیاتاً أو هم قائلون»
9- عذاب به هنگام استراحت، غافلگیرانه وتلخ‏تر است. «بیاتاً أو هم قائلون»
10- بسیاری از شعارها در زمان رفاه است، هنگام خطر، کسی حرفی برای گفتن ندارد. «فما کان دعواهم...»
11- حوادث و خطرها، غرور را می‏شکند و پرده‏های غفلت را کنار زده و وجدان‏ها را بیدار می‏سازد. «الاّ أن قالوا انّا کنّا ظالمین»
12- اگر امروز با اختیار خضوع نکردید، روزی به اجبار کرنش خواهید کرد. «قالوا انّا کنّا ظالمین»
13- سراغ غیر خدا رفتن و عدم پیروی از انبیا (که در دو آیه‏ی قبل بود)، ظلم است. «کنّا ظالمین»