فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ ءَایَتٍ مُّفَصَّلَتٍ فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِینَ
پس ما بر آنان طوفان و (هجوم) ملخ و حیوانات کوچک و قورباغهها و (جریان) خون را به صورت نشانههای جدا جدا، فرستادیم، امّا باز هم تکبّر ورزیدند وآنان گروهی بدکار بودند.
نکته ها
«طوفان»، در فارسی به معنای تندباد است، امّا عرب آن را به معنای سیل کوبنده به کار میبرد. البتّه بعضی به هر حادثهی عمومی و وحشتناک، طوفان گفتهاند. «قُمَّل»، به حیوانات کوچک از قبیل شپش، مورچه و آفات حبوبات و نوعی حشرات گفته میشود. **مفردات راغب***
خون، یکی از نشانههای خداوند بر قوم بنیاسرائیل بود و مراد، خون شدن آبها یا خون دماغ شدن عموم مردم است که نوعی عذاب الهی بود.
عذابهای طوفان، خون و هجوم ملخ، تنها نسبت به فرعونیان بود و بنیاسرائیل از آن درامان بودند. داستان این عذابها در تورات نیز آمده است. **درتورات، خون شدن آبها در سِفر خروج، باب 7 آیهی 20، هجوم*** هر بار که بلایی به آنها میرسید، دست به دامن موسی میشدند و قول میدادند که اگر خدا رفع بلا کند ایمان بیاورند، آن حضرت میپذیرفت و از خدا درخواست نموده و بلا برطرف میشد، امّا آنان باز دست از کفر و لجاجت خود بر نمیداشتند. چنانکه در آیات بعد نیز بیان میشود.
پشه، در باب 8 آیهی 7، بارش تگرگ، در باب 9 آیهی 25 و هجوم ملخها، در باب 10 آیهی 14 آمده است
پیام ها
1- پس از هشدار و اتمام حجّت خداوند و لجاجت و بیتوجّهی مردم، نوبت به کیفرهای سخت میرسد. بدنبال آیات قبل فرمود: «فأرسلنا علیهم...»
2- آنچه مایهی رحمت است، به ارادهی الهی است. اگر او بخواهد، آب وسیلهی رحمت میگردد، و اگر بخواهد، وسیلهی عذاب خواهد بود. «فارسلنا علیهم الطوفان»
3- حیوانات، مأموران الهیاند، گاهی مأمور رحمتند، مثل تار عنکبوت بر در غار، برای حفاظت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و گاهی مأمور عذاب میباشند، مثل أبابیل، قورباغه، ملخ و... «فارسلنا علیهم... الجراد و القمّل و الضفادع» و در واقع هستی فرمانبردار خداوند است. «و للّه جنود السموات و الارض» **فتح، 4 و 7***
4- بلاها اغلب جنبه تربیتی دارد و گاهی پس از هر کیفری، مهلتی برای فکر و توبه و بازگشت است. «مفصّلات»
5 - گناه، زمینهساز تکبّر و تکبّر، زمینهی انکار است. «فاستکبروا و کانوا قوماً مجرمین»