تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 12

قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِینٍ‏
(خداوند به ابلیس) فرمود: وقتی که من (به سجده) فرمانت دادم، چه چیز تورا از سجده کردن باز داشت؟ (شیطان) گفت: من از او بهترم، مرا از آتش و او را از گِل آفریدی.
نکته ها
دلیل سجده‏ی فرشتگان بر آدم، فرمان خداوند و لیاقت ذاتی انسان بود نه جنسیّت و ساختمان وجودی او.
شیطان در مقام توجیه نافرمانی خود، با مغلطه و قیاسی نابجا ادّعا کرد: من از آدم برترم، زیرا من از آتشم و آدم از خاک، گرچه هرکدام منشأ اثری خاص می‏باشند، امّا در حقیقت او با این ادّعای غلط، به جای اطاعت از فرمان خداوند حکیم وتوجّه به جایگاه آدمی نزد خداوند، «انّی جاعل فی الارض خلیفة» ** بقره، 30*** و نادیده گرفتن روح الهی در انسان، «نفختُ فیه من روحی» **حجر، 29*** در مقابل فرمان خداوند گردنکشی کرد. چنانکه بسیاری از ما نیز در بسیاری موارد، احکام و دستورات دینی را بدون توجّه به حکمت و فلسفه‏ی آن، به ظاهر با عقل خود می‏سنجیم و چون دلیل آشکاری برای آن نمی‏یابیم، آن را نمی‏پذیریم و بدان بی‏اعتنا می‏شویم، یا در برخی موارد از مقایسه‏ی موضوعاتِ متشابه با یکدیگر، حکم یکسانی برای همه‏ی آنها صادر می‏کنیم.
لذا قیاس در استنباط احکام جایز نیست و امام صادق علیه السلام همواره از قیاس‏های ابوحنیفه به شدّت انتقاد می‏کرد. **تفسیر نمونه***

پیام ها
1- قبل از صدور حکم، محاکمه و بازپرسی لازم است. «قال ما منعک»
2- شیطان، پایه‏گذار نافرمانی و گناه است. «ما منعک... اذ امرتک» چون اوّلین نافرمانی توسّط او صورت گرفت.
3- عقاب بدون بیان قبیح است، تا حکمی و مطلبی بیان نشده، بازخواست و مجازات نمی‏توان کرد. «قال ما منعک... اذ امرتک»
4- شیطان در برابر خدا ایستاد، نه در برابر حضرت آدم. «اذ أمرتک» چنانکه در آیه‏ی دیگر می‏خوانیم: «ففسق عن امر ربّه» ** کهف، 50***
5 - شیطان نیز همچون انسان دارای تکلیف و اختیار است. «ما منعک الاّ تسجد اذ امرتک قال...»
6- میزان، اطاعت امر خداست. سنّ و نژاد و سابقه و... هیچ کدام معیار نیست. «اذ أمرتک قال أنا خیر...»
7- در قضاوت، به مجرمان نیز فرصت اظهارنظر بدهیم. «قال أنا خیر منه»
8 - نادیده گرفتن بعد ملکوتی انسان و تنها چشم دوختن به جسم او که مرام و مسلک مادّیین می‏باشد، شیطان‏صفتی است. «قال أنا خیر منه»
9- خودبرتربینی می‏تواند مخلوق را به جبهه‏گیری در مقابل خالق ودار می‏کند. «أنا خیر منه»
10- قبول خالقیّت خدا به تنهایی کافی نیست، اطاعت و تسلیم هم لازم است. «خلقتنی... خلقته» شیطان، خالقیّت خدا را پذیرفته بود، ولی از او اطاعت نکرد.
11- نژادگرایی، از ارزشهای شیطانی است. «خلقتنی من نار»
12- شیطان در برابر فرمان روشن و صریح خداوند، به سلیقه شخصی خود عمل کرد و به اصطلاح، اجتهاد در برابر نص نمود. «اذ امرتک قال... خلقتنی من نار...»
13- شیطان، از قیاس استفاده کرد که اساس علمی ندارد، بلکه بر مبنای گمان است. «خلقتَنی من نار و خلقتَه من طین»