إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ءَایَتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَناً وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّا رَزَقْنَهُمْ یُنفِقُونَ
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت او) لرزان شود و هرگاه آیات خدا بر آنان تلاوت شود، ایمانشان را میافزاید و تنها برپروردگارشان توکّل میکنند.
آنان که نماز را برپا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم، (به محرومان) انفاق میکنند.
نکته ها
خداوند در آیه 2 میفرماید: «اذا ذُکِر اللّه وَجلَت قلوبهم»، یاد خداوند دلهای مؤمنان را مضطرب میکند، ولی در جای دیگر میفرماید: «ألا بذکر اللّه تَطمئنّ القلوب» **رعد، 28*** ، با یاد خداوند دلها آرام میگیرد. این دو آیه با هم منافاتی ندارد، زیرا در یک جا ترس از عظمت خداوند است و در جای دیگر اطمینان به خداوند است. چنانکه در آیهای دیگر میخوانیم: «اللّه نَزّل احسن الحدیث کتاباً متشابهاً تَقشَعِرّ منه جلود الّذین یَخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر اللّه» **زمر، 23*** کسانی که از خداوند خشیت دارند با خواندن و شنیدن قرآن پوست بدنشان میلرزد و پس از مدّتی آرام شده و دلهایشان نرم میشود.
آری، یاد قهر و عقاب الهی دل مؤمن را میلرزاند و با یاد لطف و مهر الهی، دلش آرام میگیرد، همچون کودکی که از والدین خود هم میترسد، هم به آنان دلگرم است.
«وَجل»، به حالت اضطراب **التحقیقفیکلماتالقرآن*** و خوف و ترس انسان گفته میشود که گاهی به خاطر درک مسئولیّتها و احتمال عدم انجام وظایف است و گاهی به خاطر درک عظمت مقام و هیبت الهی است. لذا در قرآن میخوانیم: «انّما یَخشَی اللّه من عباده العلماء» **فاطر، 28*** ، تنها بندگان عالم و آگاه، از خداوند خشیت دارند. **تفسیر نمونه***
پیام ها
1- آنکه با شنیدن ندای اذان و آیات الهی بیتفاوت باشد، باید در کمال ایمان خود شک کند. «انّما المؤمنون اذا ذُکر اللّه وَجِلَت»
2- ذکر نام خدا از سوی هرکس باشد، در مؤمن اثر میگذارد. «اذا ذُکر اللّه وَجِلَت»
3- ایمان، با عشق و خشیت درونی همراه است. «المؤمنون... وَجِلت قلوبهم»
4- ایمان، مراتب ودرجاتی دارد وقابل کاهش وافزایش است. «زادتهم ایماناً»
5 - ترسی که ریشه در جهل داشته باشد بد است، ولی ترسی که از معرفت سرچشمه بگیرد پسندیده است. «المؤمنون ... وجلت»
6- هر آیهی قرآن، حجّت و دلیل و نوری است که میتواند بر ایمان بیفزاید. «اذا تلیت... زادتهم ایماناً»
7- مؤمن، میان بیم و امید است. «المؤمنون، وجلت قلوبهم، یتوکّلون»
8 - کسی که تنها خداوند را ربّ خود میداند، تنها به او توکّل میکند. «علی ربّهم یتوکّلون»
9- نشانهی ایمان آن است که ابتدا دل مؤمن با یاد خدا خشیت پیدا میکند، «وَجِلَت قلوبُهم»، سپس با تلاوت و یادآوری آیات الهی، بر ایمانش افزوده میشود، «زادتهم ایماناً» و توکّل بر خدا نموده، «یتوکّلون» نماز را به پا میدارد، «یقیمون» و به دیگران نیز کمک مینماید. «ینفقون»
10- رفتار انسان، برخاسته از انگیزهها، دیدگاهها و اعتقادات اوست. «انّما المؤمنون... یقیمون... ینفقون»
11- اسلام، انفاق بخشی از مال و دارایی را لازم دانسته است، نه تمام آن را. «ممّا رزقناهم ینفقون» (یکی از معانی «مِن»، تبعیض است)
12- نماز و انفاق مؤمن مقطعی نیست، بلکه مستمرّ ودائمی است. «یقیمون... ینفقون»
13- انفاق، باید از مال حلال و روزی الهی باشد. «ممّا رزقناهم ینفقون»
14- مؤمن، دارایی خود را بخشش الهی میداند، نه محصول دسترنج خویش و این عقیده، گذشت و انفاق را بر او آسان میکند. «ممّا رزقناهم ینفقون»