تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انفال آیه 2, 3

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ءَایَتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَناً وَعَلَی‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ‏
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّا رَزَقْنَهُمْ یُنفِقُونَ‏
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت او) لرزان شود و هرگاه آیات خدا بر آنان تلاوت شود، ایمانشان را می‏افزاید و تنها برپروردگارشان توکّل می‏کنند.
آنان که نماز را برپا می‏دارند و از آنچه به ایشان روزی داده‏ایم، (به محرومان) انفاق می‏کنند.
نکته ها

خداوند در آیه 2 می‏فرماید: «اذا ذُکِر اللّه وَجلَت قلوبهم»، یاد خداوند دلهای مؤمنان را مضطرب می‏کند، ولی در جای دیگر می‏فرماید: «ألا بذکر اللّه تَطمئنّ القلوب» **رعد، 28*** ، با یاد خداوند دلها آرام می‏گیرد. این دو آیه با هم منافاتی ندارد، زیرا در یک جا ترس از عظمت خداوند است و در جای دیگر اطمینان به خداوند است. چنانکه در آیه‏ای دیگر می‏خوانیم: «اللّه نَزّل احسن الحدیث کتاباً متشابهاً تَقشَعِرّ منه جلود الّذین یَخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر اللّه» **زمر، 23*** کسانی که از خداوند خشیت دارند با خواندن و شنیدن قرآن پوست بدنشان می‏لرزد و پس از مدّتی آرام شده و دلهایشان نرم می‏شود.
آری، یاد قهر و عقاب الهی دل مؤمن را می‏لرزاند و با یاد لطف و مهر الهی، دلش آرام می‏گیرد، همچون کودکی که از والدین خود هم می‏ترسد، هم به آنان دلگرم است.
«وَجل»، به حالت اضطراب **التحقیق‏فی‏کلمات‏القرآن*** و خوف و ترس انسان گفته می‏شود که گاهی به خاطر درک مسئولیّت‏ها و احتمال عدم انجام وظایف است و گاهی به خاطر درک عظمت مقام و هیبت الهی است. لذا در قرآن می‏خوانیم: «انّما یَخشَی اللّه من عباده العلماء» **فاطر، 28*** ، تنها بندگان عالم و آگاه، از خداوند خشیت دارند. **تفسیر نمونه‏***

پیام ها

1- آنکه با شنیدن ندای اذان و آیات الهی بی‏تفاوت باشد، باید در کمال ایمان خود شک کند. «انّما المؤمنون اذا ذُکر اللّه وَجِلَت»
2- ذکر نام خدا از سوی هرکس باشد، در مؤمن اثر می‏گذارد. «اذا ذُکر اللّه وَجِلَت»
3- ایمان، با عشق و خشیت درونی همراه است. «المؤمنون... وَجِلت قلوبهم»
4- ایمان، مراتب ودرجاتی دارد وقابل کاهش وافزایش است. «زادتهم ایماناً»
5 - ترسی که ریشه در جهل داشته باشد بد است، ولی ترسی که از معرفت سرچشمه بگیرد پسندیده است. «المؤمنون ... وجلت»
6- هر آیه‏ی قرآن، حجّت و دلیل و نوری است که می‏تواند بر ایمان بیفزاید. «اذا تلیت... زادتهم ایماناً»
7- مؤمن، میان بیم و امید است. «المؤمنون، وجلت قلوبهم، یتوکّلون»
8 - کسی که تنها خداوند را ربّ خود می‏داند، تنها به او توکّل می‏کند. «علی ربّهم یتوکّلون»
9- نشانه‏ی ایمان آن است که ابتدا دل مؤمن با یاد خدا خشیت پیدا می‏کند، «وَجِلَت قلوبُهم»، سپس با تلاوت و یادآوری آیات الهی، بر ایمانش افزوده می‏شود، «زادتهم ایماناً» و توکّل بر خدا نموده، «یتوکّلون» نماز را به پا می‏دارد، «یقیمون» و به دیگران نیز کمک می‏نماید. «ینفقون»
10- رفتار انسان، برخاسته از انگیزه‏ها، دیدگاه‏ها و اعتقادات اوست. «انّما المؤمنون... یقیمون... ینفقون»
11- اسلام، انفاق بخشی از مال و دارایی را لازم دانسته است، نه تمام آن را. «ممّا رزقناهم ینفقون» (یکی از معانی «مِن»، تبعیض است)
12- نماز و انفاق مؤمن مقطعی نیست، بلکه مستمرّ ودائمی است. «یقیمون... ینفقون»
13- انفاق، باید از مال حلال و روزی الهی باشد. «ممّا رزقناهم ینفقون»
14- مؤمن، دارایی خود را بخشش الهی می‏داند، نه محصول دسترنج خویش و این عقیده، گذشت و انفاق را بر او آسان می‏کند. «ممّا رزقناهم ینفقون»