تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 155

وَاخْتَارَ مُوسَی‏ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِّمِیقَتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِ‏ّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِیَّیَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنْ هِیَ إِلَّا فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهْدِی مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الْغَفِرِینَ‏
و موسی برای (آمدن به) میعادگاه ما، از قوم خود هفتاد مرد را برگزید. پس همین که (در پی درخواست دیدن خدا) زمین لرزه آنان را فرا گرفت گفت: پروردگارا! اگر می‏خواستی، می‏توانستی آنها و مرا پیش از این (آمدن به طور) بمیرانی، آیا مارا به خاطر کارهای بی‏خردان ما هلاک می‏کنی؟ این صحنه جز آزمایشی از جانب تو نیست که با آن، هر که را (سزاوار بدانی و) بخواهی گمراه می‏کنی و هر که را بخواهی (و لایق بدانی) هدایت می‏کنی، تو ولیّ و سرپرست مایی، پس ما را ببخشای و بر ما رحم کن، که تو بهترین آمرزندگانی.
نکته ها
در این که حضرت موسی علیه السلام یک میقات یا چند میقات داشته و مرگ و هلاکت در میقات، به خاطر تقاضای دیدار خدا بوده یا گوساله‏پرستی مردم، گفتگوهایی است که در فهم آیه نقشی ندارد و از آن چشم می‏پوشیم.
یاران موسی علیه السلام با دیدن آن همه معجزات، باز هم تقاضای دیدن خدا یا شنیدن صدای خدا را داشتند، درحالی که آن هفتاد نفر، برگزیده‏ی حضرت موسی از میان هفتصد نفر بودند که به کوه طور رفته و گرفتار قهر الهی شدند، زیرا کسی که معجزه‏ای دید، نباید بهانه بیاورد.
در عدد «هفتاد» نیز مانند عدد «چهل»، راز و رمزی نهفته است.
وقتی برگزیدگان پیامبری همچون موسی علیه السلام چنین از کار درآیند، چگونه می‏توان گفت: مردم عادّی، امام را برگزینند؟! حضرت مهدی علیه السلام در پاسخ کسی که پرسید چرا مردم حقّ انتخاب امام را ندارند؟ فرمودند: حضرت موسی که هفتاد نفر را انتخاب کرد معلوم شد لایق نبودند، پس وقتی انتخاب شدگان پیامبری مثل موسی منحرف شدند، انتخاب‏شدگان مردم چه وضعی خواهند داشت. **تفسیر نورالثقلین***

پیام ها
1- برای حضور در مراکز مهم و مسائل حسّاس، باید گزینش انجام شود و افرادی انتخاب شوند، نه هر کس و در هر سطحی حاضر شود. «واختار موسی»
2- مردن، از تحمّل فشار حرف مردم آسانتر است. «لو شئت أهلکتهم من قبل و ایّای» (یعنی ای کاش قبل از آمدن مردم همراه من به کوه طور، جان ما را می‏گرفتی که تحمّل اینکه بگویند: تو بهترین‏ها را برگزیدی و به قتلگاه بردی و آنان را نابود کردی و... سخت‏تر است.)
3- پیامبران در حرکات خود، به ظاهر عمل می‏کنند نه به علم غیب. از این رو گاهی برگزیدگان انبیا نیز نالایق در می‏آیند. «بما فعل السفهاء منّا»
4- گاهی آتش قهر الهی چنان فراگیر است که خشک و تر را با هم می‏سوزاند. «أتهلکنا بما فعل السفهاء» (خوبان را به خاطر سکوت و بی‏تفاوتی)
5 - بهانه‏گیری، نشانه‏ی سفاهت است. «السفهاء»
6- بلاها و حوادث، گاهی آزمایش الهی است، «اِن هِیَ الاّ فتنتک...» که در آن افراد شناخته شده و صف‏ها از هم جدا می‏شود. «تضلّ... تهدی»
7- ستایش خداوند پیش از دعا، از آداب دعاست. «أنت ولیّنا فاغفرلنا»
8 - تا صفحه‏ی روح از آلودگی گناه پاک نشود، رحمت الهی را جذب نمی‏کند. «اغفر لنا و ارحمنا»
9- آمرزش و عفو الهی، (بر خلاف بخشش مردم که یا با تأخیر است، یا همراه با منّت و تحقیر،) بهترین بخشایش‏هاست. «خیر الغافرین»