خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَهِلِینَ
عفو و میانهروی را پیشه کن (عذر مردم را بپذیر و بر آنان آسان بگیر)، و به کارهای عقل پسند و نیکو فرمان بده، و از جاهلان اعراض کن.
نکته ها
با آنکه برای کلمهی «عفو»، چند معنا بیان شده است: حدّ وسط و میانه، قبول عذر خطاکار و بخشودن او، آسان گرفتن کارها، ولی ظاهراً در این آیه، معنای اوّل مراد است.
«خُذ العفو»، به معنای عفو را تحت اختیار و کنترل خود داشتن و به جا استفاده نمودن است، لذا در بعضی موارد باید قاطعانه برخورد کرد، «و لاتأخذکم بهما رأفة فی دین اللّه» **نور، 2*** چنانکه «اعرض عن الجاهلین» به معنای آزاد و رها نمودن جاهلان و دشمنان نیست، بلکه مراد با آنان نبودن و میل به آنان نداشتن است، امّا گاهی موعظه، تذکّر و یا برخورد با آنان لازم است. «فاعرض عنهم و عظهم» ** نساء، 63***
این آیه با تمام سادگی و فشردگی، همهی اصول اخلاقی را در بر دارد. هم اخلاق فردی «عفو»، هم اخلاق اجتماعی «وأمر بالعُرف»، هم با دوست «عفو»، هم با دشمن «أعرض»، هم زبانی «وأمر»، هم عملی «أعرض»، هم مثبت «خُذ»، هم منفی «أعرض»، هم برای رهبر، هم برای امّت، هم برای آن زمان و هم برای این زمان. چنانکه امام صادق علیه السلام فرمودند: در قرآن آیهای جامعتر از این آیه در مکارم الاخلاق نیست. **تفسیر فرقان***
البتّه شکّی نیست که عفو، در مسائل شخصی است، نه در حقّ النّاس و بیتالمال.
وقتی این آیه نازل شد، پیامبر صلی الله علیه وآله از جبرئیل توضیح و شیوهی عمل به این آیه را درخواست کرد. جبرئیل پیام آورد که «تَعفُو عمّن ظلمک، تُعطی مَن حَرمک، تَصِل مَن قطعک»، **تفسیر مجمع البیان ؛ بحار، ج 75، ص114*** از کسی که به تو ظلم کرده در گذر، به کسی که تو را محروم کرده عطا کن و با کسی که با تو قطع رابطه کرده است، ارتباط برقرار کن.
سراسر این سوره، دعوت به اعتدال است، با تعبیرهای گوناگون. اعتدال در حقوق (آیه 29)، در مصرف (آیه 31)، در زینت (آیه 32)، در عبادت (آیه 56)، در خانهسازی (آیه 74)، در اقتصاد (آیه 85) و نسبت به شیوهی اجرای حقّ وعدالت در امّت حضرت موسی علیه السلام و امّت حضرت محمّد صلی الله علیه وآله در آیات 157 و181 نکات ارزشمندی آمده است.
پیام ها
1- همواره باید راه میانه واعتدال را پیشه کرد. «خذ العفو»
2- تکلیف باید به اندازهی طاقت باشد، نه بیشتر. «خذ العفو» (اگر «عفو» به معنای حدّ وسط باشد)
3- تنها خوب بودن کافی نیست، باید در جامعه خوبیها را ترویج کرد و سفارش نمود. «وأمر بالعرف»
4- مخاطب آیه تنها پیامبر نیست، هر مسلمان و هر مبلّغ ومصلح اجتماعی باید با لجوجان و جاهلان یاوهگو، برخوردی اعراض آمیز داشته و در برابر توهین و تهمتها چشمپوشی و صبر کند، نه آنکه درگیر و گلاویز شود. «و اعرض...»
5 - هم باید به معروف امر کرد و هم شیوهی امر کردن، باید معروف و پسندیده باشد. «و أمر بالعُرف»
6- مراد از جاهلان، نابخردان است، نه بیسوادان. «واعرض عن الجاهلین» در فرهنگ قرآن و و روایات، معمولاً جهل در برابر عقل است، چنانکه در روایات عنوان «العقل و الجهل» داریم.
7- در شیوهی اعراض و عفو و گذشت، نباید به خواسته و گفتهی جاهلان که بر خلاف مصلحت است توجّه کنیم، بلکه باید محکم و استوار ایستاد. «اعرض عن الجاهلین»