تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 176

وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَهُ بِهَا وَلکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَیهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّ لِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ‏
و اگر می‏خواستیم، (قدر وارزش) او را به وسیله‏ی آیات (و علومی که به او داده بودیم) بالا می‏بردیم، ولی او به زمین (و مادّیات) چسبید و از هوس خود پیروی کرد. پس مَثَل او مَثَل سگ است که اگر به آن حمله کنی دهان باز کرده و پارس می‏کند و زبان بیرون می‏آورد و اگر او را واگذاری، باز چنین می‏کند (همیشه دهان دنیاپرستان باز است،) این، مَثَل کسانی است که آیات مارا تکذیب کردند. پس این داستان را (برایشان) بازگو، باشد که بیندیشند.
نکته ها
در این آیه، چون کلمه‏ی «أرض» در برابر رفعت معنوی قرار گرفته، مراد از آن مسائل حقیر، مادّی و دنیوی است.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: کسی که علم و معلوماتش زیاد شود، امّا هدایت‏یابی او بیشتر نشود، آن علم سبب دوری بیشتر او از خداوند شده است. **بحار، ج‏2، ص‏37***
قصّه‏های قرآن بر پایه‏ی حقّ و حقیقت استوار است و برای دلداری و ثبات قدم پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل ایمان، نا امیدی دشمنان و وسیله‏ی موعظه و تذکّر مؤمنان بوده ** هود، 120*** و مایه‏ی عبرتی برای خردمندان است. **یوسف، 111***

پیام ها
1- پایبندی به آیات الهی، سبب تقرّب به خداوند و مقامات والاست. «لرفعناه بها»
2- در عین حاکمیّت اراده و خواست خداوند بر جهان، انسان مختار وآزاد است. «و لو شئنا لرفعناه بها ولکنّه اخلد الی الارض...»
3- خواست خداوند، بر پایه‏ی عملکرد خودماست. «و لو شئنا لرفعناه بها ولکنّه اخلد الی الارض و اتّبع الهوی» آری، رسیدن به مقام قرب، مشروط به پرهیز از دنیاگرایی و هوس است.
4- مردم غافل، به چهار پایان می‏مانند، ولی دانشمند دنیاپرست، مثل سگ حریص است. «کمثل الکلب»
5 - دانشمند بی‏عمل، منفور است. «کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث...»
6- اسیر دنیا، هرگز آرامش ندارد. «ان تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث» انسان حریص هر چه داشته باشد، باز هم زبان طمعش بیرون است، زیرا دنیاپرستی و حرص، نهایت ندارد.
7- علاقه به دنیا و هواپرستی، انسان را نسبت به امور دیگر بی‏تفاوت می‏کند. «ان تحمل ... أو تترکه...»
8 - علمای دین اگر دنیاگرا شدند، در معرض تکذیب آیات الهی و گرایش به کفر قرار می‏گیرند. «اخلد الی الارض... کذّبوا بآیاتنا»
9- سرنوشت علما و دانشمندان فریب خورده، باید مایه عبرت و اندیشه‏ی مردم باشد. (در آیه‏ی قبل آمد: «وَاتلُ»، در اینجا می‏خوانیم: «فاقصص»).
10- داستان‏نویسی و داستان‏سرایی باید در مسیر رشد فکری انسان باشد، نه تخدیر و سرگرمی. قصّه‏گویی جهت‏دار، کار انبیاست. «فاقصص القصص لعلّهم یتفکّرون»