تربیت
Tarbiat.Org

نظریه سیاسی اسلام جلد اول
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

. 7ضرورت تبیین مفاهیم و مصادیق واژه‌ها

در اینجا پیشنهاد مى‌كنم كه به جاى استفاده از الفاظ مبهم و كش‌دار بر مصادیق تكیه كنیم. بگویید این كار جایز است یا جایز نیست؟ مثلا به جاى این كه بگویید آیا اسلام با دموكراسى موافق است یا نه، بگویید شما چه مى‌خواهید و چه كارى مى‌خواهید انجام دهید؟ آیا مى‌خواهید خدا و احكام او را نادیده بگیرید، این را اسلام نمى‌پذیرد. اگر دمكراسى به این معناست كه مردم حق دارند هر قانونى را وضع كنند، گرچه بر خلاف قانون خدا باشد؛ اگر همه عالم هم جمع شوند ما چنین دموكراسى‌اى را نمى‌پذیریم. اما اگر دموكراسى؛ یعنى، مردم در سرنوشت خودشان مؤثر باشند، كسى بر آنها تحمیل نكند؛ اما مردم در چارچوبه ارزش‌هاى اسلامى و قوانین و مبانى اسلامى حركت كنند، این چیزى است كه در كشور ما از آغاز انقلاب بدان عمل شده است: اگر ادعا كنیم كه در هیچ كشورى از كشورهاى دنیا به اندازه ایران به آراى مردم احترام گذاشته نمى‌شود، شاید ادعاى گزافى نباشد. چون من اسناد و مدارك كافى در اختیار ندارم مى‌گویم «شاید»، ولى معتقدم كه در هیچ جاى دنیا چنین آزادى‌اى وجود ندارد.
پس بهتر است به جاى این كه بر سر كلمه دموكراسى مجادله كنیم كه آیا اسلام با دموكراسى مخالف است یا موافق، بیایید مصادیقش را مشخص كنید كه مثلا آیا اسلام اجازه
( صفحه 101 )
مى‌دهد كه همجنس‌بازى آزاد و قانونى شود ولو همه رأى بدهند؟ بدیهى است كه اسلام هرگز اجازه نمى‌دهد ولو مردم صددرصد به آن رأى دهند. اگر دموكراسى این قدر بى‌حد و حصر است ما آن را قبول نداریم. اما اگر منظورتان از دموكراسى این است كه مردم انتخابات آزاد داشته باشند، نمایندگان مجلس را آزادانه انتخاب كنند، رئیس جمهورشان را آزادانه انتخاب كنند و حق داشته باشند نمایندگان مجلس و مسؤولین نظام را استیضاح كنند، البته باید این آزادى وجود داشته باشد كه دارد و ما نیز صددرصد از آن حمایت مى‌كنیم. پس بهتر است كه به جاى استفاده از الفاظ و كشمكش بر سر آنها، بیاییم بر روى مصادیق بحث كنیم.بى پرده و عریان بگوییم كه چه مى‌خواهیم تا جواب قاطع هم بشنویم. وقتى الفاظ مبهم، كشدار، لغزنده و مفاهیم نامشخص به كار مى‌رود، طبعا جواب مشخصى هم نخواهد داشت: مفاهیمى از قبیل آزادى، دموكراسى، لیبرالیسم، جامعه مدنى و تمدّن و فرهنگ مفاهیمى هستند لغزنده و قابل تفسیرهاى گوناگون كه دعوا كردن بر سر اینها به هیچ وجه عقلایى نیست. بگویید چه چیزى مى‌خواهید، تا بگوییم با اسلام مى‌سازد یا نمى‌سازد.
( صفحه 103 )