وجه ارزشى رفتار از نظر ایجاب و سلب ـ یعنى اثبات ارزش براى رفتار و یا سلب آن ـ گاهى چنان واضح و روشن است كه عقل انسان بخوبى آن را درك مىكند و دیگر نیازى به بیان
( صفحه 62 )
تعبّدى از سوى دین نیست، بلكه عقل خود مىتواند حكم خداوند را تشخیص دهد. از این رو، فقها در باب مستقلاّت عقلیه فرمودهاند: در برخى از مسائلْ عقل مستقلاًّ مىتواند قضاوت كند و حسن و قبح افعال را تشخیص دهد؛ و ما از طریق عقل تشخیص مىدهیم كه اراده خداوند به انجام یا ترك كارى تعلق گرفته است، تشخیص مىدهیم كه خداوند از فلان فعل راضى است یا نه. عقل همه ما مىفهمد كه برگرفتن لقمه نانى از دهان یتیمى كارى ناشایست است و در این زمینه لازم نیست كه بیان تعبّدى از ناحیه شرع وارد شود؛ گرچه گاهى در این موارد، علاوه بر تشخیص عقل، بیان تعبدى در قرآن و روایات نیز وارد شده است كه در واقع مؤكِّد حكم عقل است. ولى در اكثر موارد عقل توانایى ندارد كه وجوه ارزشى رفتارها و كارها و مقدار تأثیرى را كه آنها در سعادت و شقاوت ما دارند بیان كند، به نحوى كه ما توسط عقل وجوب، استحباب، حرمت و یا كراهت آن كارها را بشناسیم؛ در این گونه موارد دین باید دخالت كند و حكم رفتار را بیان كند.