وَلَا تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَ لِکُمْ وَصَّکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
به مال یتیم نزدیک نشوید (و در آن تصرّفی نکنید) مگر به نیکوترین (طریقهای که به صلاح او باشد) تا به حد بلوغ و رشد خود برسد. (در داد و ستدها) پیمانه و ترازو را با عدالت تمام دهید. ما هیچکس را جز به اندازهی توانش تکلیف نمیکنیم. و هرگاه سخن میگویید (چه در قضاوت و چه در شهادت) عدالت را رعایت کنید، هر چند (به زیان) خویشاوندتان باشد و به عهد و پیمان خدا وفا کنید. اینها اموری است که خداوند، شمارا به آن سفارش کرده است، باشد که یاد کنید و پند بگیرید.
نکته ها
خداوند، کارهای خود را به نحو احسن انجام میدهد: «أحسن الخالقین» ** مؤمنون، 14.*** ، «أحسن تقویم» **تین، 4.*** ، «نزل أحسنالحدیث» ** زمر، 23.*** و...، از ما هم خواسته که کارهایمان به نحو احسن باشد، «لیبلوکم ایّکم احسن عملا» ** هود، 7.*** چه در تصرّفات و فعالیّتهای اقتصادی، «الاّ بالّتی هی احسن» ** انعام، 152.*** ، چه در گفتگو با مخالفان، «جادلهم بالّتی هی احسن» **نحل، 125.*** ، چه در پذیرش سخنان دیگران، «یستمعون القول فیتّبعون احسنه» ** زمر، 18.*** و چه بدیهای مردم را با بهترین نحو جواب دادن، «ادفع بالّتی هی احسن السیّئة» **مؤمنون، 96.*** که در تمام این موارد، کلمهی «احسن» به کار رفته است.
قوم حضرت شعیب، به خاطر کم فروشی گرفتار عذاب شدند. در قرآن نیز سه بار از کمفروشی نهی شده است.
کلمهی «کیل» هم به معنای پیمانه است و هم به معنای پیمانه کردن. کلمهی «قسط» هم میتواند مربوط به «اوفوا» باشد یعنی پرداخت، عادلانه باشد و هم مربوط به «کیل و میزان» باشد، یعنی خود پیمانه و ترازو سالم باشد. البتّه نتیجه هر دو یکی است.
پیام ها
1- چون یتیم مدافعی ندارد و اموالش لغزشگاه است مواظب باشیم. «لاتقربوا»
2- برای حفظ حقوق ایتام باید بهترین طریقهی بهرهگیری از اموال و دارایی او انتخاب شود. «بالّتی هی أحسن». جز کسانی که اهلیّت اقتصادی و تقوای کافی دارند، نباید دیگران به مال یتیم نزدیک شوند. «لاتقربوا... الا»
3- وقتی ایتام به رشد و تجربهی کافی رسیدند، سلطهی خود را از آنان بردارید. «حتی یبلغ أشده»
4- نظام اقتصادی جامعهی اسلامی باید بر اساس قسط باشد. «بالقسط»
5 - اگر اجرای عدالت در حدّ اعلی ممکن نیست، لااقلّ در حدّ توان و امکان مراعات کنید. «لا نکلّف نفساً الاّ وُسعها»
6- تمام دستورات و اوامر و نواهی الهی، فوق طاقت انسان نیست. «لا نکلّف نفساً الاّ وُسعها»
7- بدون قدرت، تکلیفی نیست. «لا نکلّف نفساً الاّ وُسعها»
8 - در اسلام، «تکلیف» به اندازهی «توان» است. هرکه تواناتر، تکلیفش هم سنگینتر. «لا نکلّف نفساً الاّ وُسعها»
9- عدالت، هم در رفتار و هم در گفتار، یک اصل است. «اوفوا الکیل... و اذا قلتم فاعدلوا» (در گواهیها، وصیّتها، قضاوتها، صدور حکمها، انتقادها و ستایشها، عدالت را مراعات کنیم.)
10- به پیمانهای الهی (که شامل فرمانهای عقل و وحی و وجدان وفطرت میشود) وفادار باشیم. («عهد اللَّه» هم شامل پیمانی است که خدا با انسان دارد و هم پیمانی که انسان با خدا میبندد) «بعهد اللّه اوفوا»
11- رابطهی خویشاوندی را بر ضابطهی حقّ و عدل، ترجیح ندهیم. «فاعدلوا ولو کان ذا قربی»