وَ لَوْ کَانُواْ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِیِّ وَ مَآ أُنزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیَآءَ وَلَکِنَّ کَثِیراً مِّنْهُمْ فَسِقُونَ
و اگر به خداوند و پیامبر و آنچه بر او نازل شده ایمان میآوردند، هرگز آنان (کافران) را (سرپرست و) دوست خود نمیگرفتند، ولی بسیاری از آنان فاسقند.
نکته ها
در معنای این آیه، چند احتمال دادهاند، از جمله:
الف: اگر یهود مسلمان میشدند، کفّاررا ولیّ خود قرار نمیدادند. ** تفسیر نمونه.***
ب: اگر یهود، به موسیعلیه السلام وتورات ایمان داشتند، هرگز مشرکان را ولیّ خود نمیگرفتند. ** تفسیر روحالمعانی.***
ج: اگر کفّار و مشرکان مسلمان میشدند، یهود آنان را دوست خود انتخاب نمیکرد. **تفسیر نمونه.***
ظاهر آیه با توجّه به آیات قبل، احتمال اوّل را تقویت میکند.
پیام ها
1- ایمان آوردن اهلکتاب، چنان بعید است که به یک آرزو میماند. «ولو کانوا یؤمنون...» (کلمهی «لو»، در موردی به کار میرود که کار نشدنی باشد، مانند پیرمردی که بگوید: اگر جوان میشدم!)
2- کسی که به خدا و پیامبر ایمان قلبی داشته باشد، حاضر نیست ولایت غیر الهی را بپذیرد. «لو کانوا یؤمنون... مااتّخذوهم اولیاء» (راه رسیدن به استقلال واقعی و رهائی از سلطهی کفّار، ایمان است)
3- فسق و بیایمانی، سبب پذیرش سلطهی کفّار است. «لو کانوا یؤمنون... ما اتّخذوهم اولیاء»
4- ایمان، با ولایت کفار سازگار نیست. سلطهپذیر سازشکار، بیدین و فاسق است. «لو کانوا یؤمنون... ولکن کثیراً منهم فاسقون»
5 - فسق، با ایمان در تعارض است. «لو کانوا یؤمنون... ولکن ... فاسقون»