ألْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَبَ حِلٌّ لَّکُمْ وَ طَعَامُکُمْ حِلٌّ لَّهُمْ وَالُْمحْصَنَتُ مِنَ الْمُؤْمِنَتِ وَالُْمحْصَنَتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکَتِبَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَآ ءَاتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَفِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکُفُرْ بِالْإِیمَنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الْأَخِرَةِ مِنَ الْخَسِرِینَ
امروز، همهی چیزهای پاک و دلپسند برای شما حلال شده است، و طعام اهل کتاب برای شما حلال است و طعام شما نیز برای آنان حلال است. و (ازدواج با) زنان پاکدامن و با ایمان و نیز زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده شده مانعی ندارد. در صورتی که مهریه زنان را بپردازید وپاکدامن باشید نه زناکار، و نه دوست گیرندهی پنهانی (و نامشروع) و هر کس به ایمان خود کفر ورزد، قطعاً عمل او تباه شده و او در آخرت از زیانکاران است.
نکته ها
این آیه میفرماید: طعام اهل کتاب برای مسلمین حلال است، ولی با توجّه به اینکه در آیات قبل برای استفاده از گوشت، بردن نام خدا شرط حلال بودن ذکر شده است میفهمیم که مراد از حلال بودن طعام یهود ونصاری برای مسلمین، طعامهای غیر گوشتی است. در روایات اهلبیتعلیهم السلام هم منظور از طعام را گندم، جو وحبوبات دانستهاند. برخی لغتشناسان مانند ابنأثیر و خلیل نیز گفتهاند: در فرهنگ حجاز، به گندم هم طعام گفته میشود. **تفسیر المیزان ؛ کافی، ج6، ص341.***
چون این آیه، راه را برای رفت و آمد و غذا خوردن و ازدواج با اقلّیتهای دینی باز کرده و ممکن است مسلمانان برای رسیدن به دختران یهودی و مسیحی هر روز رفت و آمدشان را بیشتر، و کمکم تحت تأثیر تفکّر و آداب آنان قرار بگیرند و از راه اسلام جدا شوند، آخر آیه هشدار میدهد که هر کس ایمان خود را نادیده بگیرد عمل او تباه است. «و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله»
«أخدان»، جمع «خِدْن»، به معنای دوست است، ولی معمولاً در مورد دوستیهای پنهانی و نامشروع به کار میرود.
در مسألهی غذا، آیه به طرفین مسلمان و اهلکتاب، اجازه میدهد که از طعام یکدیگر استفاده کنند، «اُحلّ لکم... حلّ لهم» ولی در ازدواج، تنها اجازهی زن گرفتن از اهل کتاب را میدهد و اجازهی زن دادن را نمیدهد، «المحصنات من الّذین اوتوا الکتاب» (چون معمولاً زنان، به خاطر عواطفشان، تحت تأثیر مردان قرار میگیرند، لذا اگر زنان اهل کتاب به اسلام بگروند، رشد است، امّا زن مسلمان اگر به آنان گرایش یابد، سقوط است. از این رو زن دادن به اهل کتاب، جایز نیست.)
«مُحصِن» و«مُحصَنة»، به معنای عفیفبودن، آزادبودن، همسر داشتن ومسلمان بودن است. در اینجا مراد از «محصنات» زنان عفیف است وگرنه ازدواج با زن شوهردار قطعاً حرام است.
مراد از جواز ازدواج با اهل کتاب در این آیه، ازدواج موقّت است، **در این مسئله هرکس باید نظر مرجع تقلید خود را مطالعه نماید.*** به دلیل روایات متعدّد و به خاطر کلمهی «اُجورهنّ» که بیشتر در مورد مهریهی ازدواج موقّت به کار میرود.
کسیکه به حقّانیّت چیزی اقرار کند ولی به آن عمل نکند، عملش تباه است. امامصادقعلیه السلام ذیل آیه «و مَن یکفر بالایمان فقد حبط عمله» فرمودند: «تَرک العمل الّذی اقرّ به» ** تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 595.***
در روایت دیگری امام صادقعلیه السلام فرمودند: کمترین چیزی که شخص به خاطر آن از ایمان خارج میشود آن است که نظری را بر خلاف حقّ بیابد و بر همان نظر بنابگذارد و از آن دفاع کند، آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کردند: «و مَن یکفر بالایمان فقد حبط عمله» **وسائل، ج، 27، ص60.***
پیام ها
1- در بیان احکام و قوانین، از عنصر زمان نباید غافل بود. «الیوم»
2- قوانین تشریع با نظام تکوین هماهنگ است. (آنجا که طبع سلیم میپسندد، قانون نیز حلال میکند) «اُحلّ لکم الطیّبات»
3- پاکدامنی زن، در هر مذهبی که باشد، یک ارزش است. «والمحصنات من المؤمنات و المحصنات من الّذین اُوتوا الکتاب»
4- پاکدامنی، هم برای مردان وهم برای زنان، شرط است. «المحصنات، محصِنین»
5 - در انتخاب همسر به اصل ایمان وپاکدامنی توجّه شود. «والمحصناتمنالمؤمنات»
6- اغفال و کلاهبرداری، حتّی نسبت به غیر مسلمان ممنوع است. «آتیتموهنّ اُجورهنّ» (رعایت حقّ اقتصادی زن گرچه مسلمان نباشد واجب است)
7- زن، حقّ مالکیّت دارد، چه مسلمان و چه غیر مسلمان. «اُجورهنّ»
8 - مهریه را باید به خود زن داد. «آتیتموهنّ اجورهنّ» ونفرمود: «آتیتم اجورهنّ»
9- پرداخت اجرت به زن باید به خاطر ازدواج باشد، نه به خاطر زنا و روابط نامشروع. «آتیتموهنّ اجورهنّ محصنین غیر مسافحین ولا متّخذی اخدان»
10- ابتدا راه حلال را نشان دهید سپس راه انحرافی را ببندید. «و المحصنات من المؤمنات... محصنین غیر مسافحین»
11- برقراری روابط نامشروع و پنهانی، حتّی با غیرمسلمان ممنوع است. «و لامتّخذی أخدان»
12- خوردن طعام اهلکتاب وگرفتن همسر پاکدامن از آنان حلال است. جمله «احلّ لکم... والمحصنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم»
13- اختلاط با اهلکتاب و زندگی در میان آنان و سفر به کشورشان، یکی از لغزشگاههاست. از این رو، در این آیه، پس از جواز ارتباط، هشدار میدهد که مواظب باشید روابط اقتصادی و خانوادگی، اعتقاد شما را عوض نکند و به خاطر رسیدن به همسر، ایمانتان را از دست ندهید. «و من یکفر بالایمان»