تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 3(سوره های مائده و انعام)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره مائده آیه 27

وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَی ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ‏یُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ‏

(ای پیامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه که (هر یک از آن دو) قربانی پیش آوردند، پس از یکی (هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) قبول نگشت. (قابیل) گفت: حتماً تو را خواهم کشت، (هابیل) گفت: خداوند، تنها از متّقین قبول می‏کند.
نکته ها
شاید مراد از تلاوت به حقّ آن باشد که این ماجرا در تورات تحریف شده و با خرافات، آمیخته است و آنچه در قرآن آمده، حقّ است.
در روایات آمده است که هابیل، دامدار بود وبهترین گوسفند خود را برای قربانی آورد. و قابیل، کشاورز بود وبدترین قسمت زراعت خود را برای انفاق در راه خدا برگزید. **کافی، ج 8ص‏113.*** قرآن می‏فرماید: هرگز به خیر نمی‏رسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. «لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون» **آل‏عمران، 92.***
امام صادق‏علیه السلام فرمود: انگیزه قتلِ قابیل، حسادت او نسبت به‏پذیرش قربانی هابیل بود. **تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها
1- باید تاریخ گذشتگان را برای عبرت گرفتن خواند و بررسی کرد. «واتل»
2- در نقل تاریخ باید به مسائل مهم پرداخت. («نبأ» یعنی خبر مهم)
3- تاریخ را از افسانه جدا کنیم. «بالحقّ» (ماجرای قربانی هابیل وقابیل افسانه و داستان بی‏اساس نیست.)
4- اصل، تقرّب به خداوند است نه قربانی، قربانی هرچه که می‏خواهد، باشد. «اذ قرّبا قرباناً» («قرباناً» نکره آمده است)
5 - پسر پیامبر بودن نقشی در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. «فتقبّل من احدهما ولم یُتقبّل من الاخر»
6- تاریخ قتل وخونریزی همزمان با تاریخ انسان است. «نبأ ابنی آدم... لاقتلنّک»
7- گاهی حسادت، تا برادرکشی هم پیش می‏رود. «لاقتلنّک»
8 - به تهدید کننده به قتل هم باید منطقی جواب داد. «انمّا یتقبّل اللّه»
9- در قبول یا عدم قبول اعمال، انگیزه‏ها و خصلت‏ها مؤثّرند. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
10- ملاک پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع کار. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
11- تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس تقواست، نه تبعیض. «من المتّقین»