وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِمْ مِن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّلِمِینَ
و کسانی را که بامداد و شامگاه پروردگارشان را میخوانند، در حالی که رضای او را میطلبند، از خود مران. چیزی از حساب آنان بر عهدهی تو نیست، و از حساب تو نیز چیزی بر عهده آنان نیست که طردشان کنی و در نتیجه از ستمگران شوی.
نکته ها
در شأن نزول این آیه آمده است جمعی از کفّار پولدار، چون دیدند فقیرانی مانند عمار و بلال و خباب و ... دور پیامبر را گرفتهاند، پیشنهاد کردند که آن حضرت، اینان را طرد کند تا آنان گرد او جمع آیند. به نقل «تفسیر المنار» خلیفهی دوّم گفت: به عنوان آزمایش، طرح را بپذیریم، آیهی فوق نازل شد. مشابه این مطلب در سورهی کهف، آیه 28 نیز آمده است.
در تفسیر قُرطبی آمده است: پیامبر خدا صلی الله علیه وآله پس از نزول این آیه، از مجلس فقرا بر نمیخاست تا آنکه اوّل فقیران برخیزند.
منظور از خواندن خدا در صبح و شب، ممکن است نمازهای روزانه باشد. **تفسیر المیزان.***
پیام ها
1- حفظ نیروهای مخلص و فقیر و مجاهد، مهمتر از جذب سرمایهداران کافر است. «لا تطرد»
2- هدف، وسیله را توجیه نمیکند. برای جذب سران کفر، نباید به مسلمانان موجود اهانت کرد. «لا تطرد»
3- اسلام، مکتب مبارزه با تبعیض، نژاد پرستی، امتیاز طلبی و باج خواهی است. (با توجّه به شأن نزول)
4- اغلب طرفداران انبیا، پابرهنگان بودهاند. (با توجّه به شأن نزول)
5 - بهانه گیران، اگر از رهبر و مکتب نتوانند عیب بگیرند، از پیروان و وضع اقتصادی آنان عیبجویی میکنند. (با توجّه به شأن نزول)
6- هیچ امتیازی با «ایمان» برابری نمیکند. «یریدون وجهه»
7- میزان، حال فعلی اشخاص است. اگر مؤمنان فقیر، خلاف قبلی داشته باشند، حسابشان با خداست. «ما علیک من حسابهم من شیء»
8 - حساب همه با خداست، حتّی رسول اکرم نیز مسئول انتخاب وعمل دیگران نیست، «ما علیک من حسابهم من شیء» و خود نیز حساب و کتاب دارد. «و ما من حسابک علیهم من شیء»
9- طرد پابرهنگان و محرومان مخلص، ظلم است. «فتکون من الظالمین»