قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِن رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ
همانا از سوی پروردگارتان، مایههای بینش و بصیرت، (کتب آسمانی و دلائل روشن) برای شما آمده است. پس هر که بصیرت یافت، به سود خود اوست و هر کس کوری گزید، به زیان خویش عمل کرده است و من نگهبان و ضامن (ایمان شما به اجبار) نیستم.
نکته ها
از آیهی 95 تا اینجا در معرّفی خدا و انتقاد از شرک بود، این آیه به منزلهی نتیجه و خلاصهی آیات گذشته است.
مشابه این آیه در قرآن زیاد است که نتیجهی ایمان وکفر، خوبی وبدی، یا بصیرت وکوردلیِ انسان را متوجّه خود او میداند. همچون:
* «لها ما کَسَبَت وعلیها ما اکتسبت» **بقره، 286.***
* «مَنعَمِلَ صالحاً فلنفسه ومَن اَساء فَعَلیها» **فصّلت، 46.***
* «اِنأحسنتُم أحسنتُم لانفُسِکم و اِنأساتُم فلها» **اسراء، 7.***
پیام ها
1- با نزول قرآن، راه عذری بر هیچ کس باقی نمانده است. «قد جاءکم بصائر»
2- مردم در انتخاب راه، آزادند. «مَن أبصر ... و مَن عمی»
3- آگاه کردن مردم، از شئون ربوبیّت الهی است. «بصائر من ربّکم»
4- سود ایمان و زیان کفر مردم، به خودشان برمیگردد نه خدا. «فلنفسه... فعلیها»
5 - کیفر گروهی از مردم، نشانه باطل بودن تعالیم انبیا نیست، بلکه نشانهی کوردلی خود آنان است. «و مَن عمی»
6- وظیفهی پیامبر، ابلاغ است نه اجبار. «ما أنا علیکم بحفیظ»