تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 3(سوره های مائده و انعام)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انعام آیه 104

قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِن رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ

همانا از سوی پروردگارتان، مایه‏های بینش و بصیرت، (کتب آسمانی و دلائل روشن) برای شما آمده است. پس هر که بصیرت یافت، به سود خود اوست و هر کس کوری گزید، به زیان خویش عمل کرده است و من نگهبان و ضامن (ایمان شما به اجبار) نیستم.
نکته ها
از آیه‏ی 95 تا اینجا در معرّفی خدا و انتقاد از شرک بود، این آیه به منزله‏ی نتیجه و خلاصه‏ی آیات گذشته است.
مشابه این آیه در قرآن زیاد است که نتیجه‏ی ایمان وکفر، خوبی وبدی، یا بصیرت وکوردلیِ انسان را متوجّه خود او می‏داند. همچون:
* «لها ما کَسَبَت وعلیها ما اکتسبت» **بقره، 286.***
* «مَن‏عَمِلَ صالحاً فلنفسه ومَن اَساء فَعَلیها» **فصّلت، 46.***
* «اِن‏أحسنتُم أحسنتُم لانفُسِکم و اِن‏أساتُم فلها» **اسراء، 7.***
پیام ها
1- با نزول قرآن، راه عذری بر هیچ کس باقی نمانده است. «قد جاءکم بصائر»
2- مردم در انتخاب راه، آزادند. «مَن أبصر ... و مَن عمی»
3- آگاه کردن مردم، از شئون ربوبیّت الهی است. «بصائر من ربّکم»
4- سود ایمان و زیان کفر مردم، به خودشان برمی‏گردد نه خدا. «فلنفسه... فعلیها»
5 - کیفر گروهی از مردم، نشانه باطل بودن تعالیم انبیا نیست، بلکه نشانه‏ی کوردلی خود آنان است. «و مَن عمی»
6- وظیفه‏ی پیامبر، ابلاغ است نه اجبار. «ما أنا علیکم بحفیظ»