إِنَّآ أَنزَلْنَا التَّوْرَیةَ فِیهَا هُدیً وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِین أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّنِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتبِ اللَّهِ وَکَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَآءَ فَلَا تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُواْ بَِایَتِی ثَمَناً قَلِیلًا وَمَن لَّمْ یَحْکُمْ بِمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَفِرُونَ
همانا ماتورات را نازل کردیم (که) در آن هدایت و نور است. پیامبران الهی که تسلیم فرمان خدا بودند، بر طبق آن برای یهود حکم میکردند، و (همچنین) مربّیان الهی و دانشمندان، بر طبق این کتاب آسمانی که حفاظت آن به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند، داوری میکردند، پس (ای علما!) از مردم نترسید (و احکام خدارا بیان کنید) و از (مخالفت با) من بترسید و آیات مرا به بهای اندک نفروشید. و کسانی که طبق آنچه خداوند نازل کرده حکم نکنند پس آنان همان کافرانند.
نکته ها
«ربّانی» از «ربّان»، به معنای تربیت کننده است. به گفته بعضی، «ربّانی» کسی است که با «ربّ العالمین» پیوند خورده، با علم وعمل، خدایی شده وتربیت مردم را بر عهده دارد.
از حضرت علی علیه السلام نقل شده که فرمود: «أنَا ربّانیّ هذه الاُمّة» ربّانی این امّت من هستم. ** تفسیر مراغی.*** امام صادق علیه السلام نیز فرمود: ربّانیّون، اهلبیت پیامبرعلیهم السلام میباشند. **تفسیر صافی.***
«حِبْر» به معنای اثر نیک است. چون عالمان در جامعه منشأ اثر نیکند، به آنان حِبْر و اَحبار گفته میشود. به ابن عباس هم لقب «حِبر الاُمّة» دادهاند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: کسی که حتّی به مقدار دو درهم قضاوت ناحقّ کند، مشمول جملهی آخر این آیه میشود. ** تفسیر صافی ؛ کافی، ج7، ص408.*** «هم الکافرون»
پیام ها
1- ضمن توجّه به تحریف تورات موجود، باید از اصل کتب آسمانی تجلیل کرد. «فیها هُدیً و نورٌ»
2- گرچه تورات بر موسی علیه السلام نازل شد، ولی همهی انبیا و علمای پس از او مأمور بودند طبق آن حکم کنند. «یحکم بها النبیّون»
3- قوانین مستند بر وحی را باید پذیرفت. (لازمهی وجوب قضاوت بر انبیا و علما، قبول کردن مردم است) «یحکم بها النبیّون...»
4- انبیا، از پیش خود حکمی ندارند، بلکه تسلیم حکم خدایند. «أسلموا»
5 - اسلام (تسلیم خدا بودن)، دین همهی موحّدان است، انبیای بنیاسرائیل هم با جملهی «أسلموا» توصیف شدهاند. «النبیّون الّذین اسلموا»
6- علمای هر امت، مسئول اجرای احکام الهی در میان مردم هستند. (ولایتفقیه، ریشه در تمام ادیان دارد) «یحکم بها النبیّون... والربّانیّون والاحبار»
7- سلسله مراتب باید مراعات شود. ابتدا انبیا، سپس امامان و آنگاه علما. «النبیّون... والربّانیّون والاحبار»
8 - یهود، انبیای متعدّد داشتند. «یحکم بها النبیّون...»
9- تورات، قوانین قضایی و حکومتی دارد و محور قضاوت بوده است. «یحکم بها النبیّون...»
10- نور و هدایت زمانی در جامعه جریان پیدا میکند که بر اساس کتاب آسمانی، قضاوت و حکومت شود. «فیها هدیً و نور یحکم بها»
11- راه حفظ کتب آسمانی، عمل و قضاوت و حکومت بر طبق آن است. «یحکم بها... بما استحفظوا» (بنابر اینکه مراد از استحفاظ، حفاظت همه جانبه آن باشد)
12- علما باید محافظ مکتب باشند. «بما استحفظوا من کتاب اللَّه»
13- قضاوت، مسئولیّت عالمان است. «یحکم بها... الربّانیون و الاحبار بما استحفظوا من کتاب اللَّه»
14- عالمان و قضات، دو رسالت بزرگ بر دوش دارند:
الف: حکم خدا را از ترس مردم تغییر ندهند. «فلا تخشوا النّاس»
ب: به طمع مال دنیا، دچار کتمان و لغزش نشوند. «و لاتشتروا بایاتی ثمناً قلیلاً»
15- انحراف در قضاوت، کفر است. «ومن لمیحکم بماانزل اللَّه فاولئک همالکافرون»
16- در قضاوت، صراحت، جرأت وقاطعیّت لازم است ونباید تحت تأثیر تهدید و جوّسازیها قرار گرفت. «فلاتخشوا النّاس»
17- خشیت الهی، ضامن قضاوت عادلانه است. «یحکم... فلاتخشوا النّاس واخشون»
18- تحریف، سکوت، کتمان و حکم به غیر فرمان خدا، اگرچه به قیمت بدست آوردن همهی دنیا باشد خسارت است. «ولاتشتروا... ثمناً قلیلا... فاولئک هم الکافرون» (چون کلّ دنیا «متاع قلیل» است) ** انّ الذین یفترون علی اللَّه الکذب لایفلحون. متاع قلیل ولهم عذاب الیم». نحل، 116 تا 117.***