لَئِن بَسَطتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی مَآ أَنَاْ بِبَاسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَلَمِینَ
(هابیل به برادرش قابیل گفت:) اگر تو برای کشتن من دستت را به سویم دراز کنی، من هرگز برای کشتن تو دستم را دراز نخواهم کرد، زیرا من از خداوند، پروردگار جهانیان بیم دارم.
نکته ها
هابیل گفت: من قصد کشتن تو را ندارم، نه آنکه از خود هم دفاع نمیکنم، چون تسلیم قاتل شدن با تقوا سازگار نیست. «ما أنا بباسط یدی...»
پیام ها
1- در برخورد با حسود، آرام سخن بگوییم و آتش حسد را با نرمش در گفتار، خاموش کنیم. «ما أنا بباسط...»
2- یکی از راههای نهی از منکر، آن است که به او اطمینان دهی که به او تجاوز و تعدّی نخواهی کرد. «ما أنا بباسط یدی...»
3- آنچه ارزش دارد، نکشتن بر اساس خوف از خداست، نه به خاطر ناتوانی و سستی. «انّی أخاف اللّه»
4- تقوا و خداترسی، عامل بازدارنده از گناه و تعدّی در حساسترین حالات است. «انّی أخاف اللّه»
5 - خوف از خداوند، یکی از آثار ایمان به ربوبیّت همه جانبه اوست. «انّی أخاف اللّه ربّ العالمین»
6- عالم، مظهر ربوبیّت الهی است. «ربّ العالمین»