وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلَدِهِمْ شُرَکَاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا یَفْتَرُونَ
و بدین سان (بتها و خادمان بتها که) شریکان آنها (در اموالشان محسوب میشدند،) کشتن فرزند را برای بسیاری از مشرکان (به عنوان قربانی برای بتها) زیبا جلوه دادند تا آنان را به هلاکت کشیده و آیین آنان را مشتبه سازند. و اگر خداوند میخواست چنین نمیکردند (و به اجبار جلو آنان را میگرفت)، پس آنان را با دروغهایی که میبافند واگذار.
نکته ها
همان گونه که تقسیم کشت و دام، میان خدا و شریکان، در نظر مشرکان جلوه داشت، عشق به بت و فرزندکشی در پای بت را هم وسوسههای شیطانی در نظرشان آراسته بود.
«یُردُوهُم»: از «ارداء» به معنای هلاک کردن است.
مشرکان یا میگویند: دختر ننگ است و زنده به گورش میکنند، «أیمسکه علی هون» ** نحل، 59.*** یا میگویند: خرجی ندارم و باید نابود شود، «خشیة املاق» **اسراء، 31.*** یا آن را نوعی قرب به بتها میدانند، که همهی اینها نوعی تزیین است.
پیام ها
1- بینش غلط و خرافی، سبب میشود که انسان، فرزند خود را پای بت سنگی و چوبی قربانی کرده و به آن افتخار نماید. «زَیَّن... قتل أ
ودلاهم» 2- مجرمان، حتّی برای فرزندکشی هم توجیه درست میکنند تا روان و وجدان خود را آرام کنند. «زَیَّن»
3- در انتقاد، انصاف را مراعات کنیم. «لکثیر من المشرکین» نه آنکه همه چنیناند.
4- توجیه گناه و آراستن زشتیها، عامل هلاکت و سقوط است. «زَیَّن... لیُردُوهم»
5 - خرافهگرایی، سبب التقاط و آمیختگی دین با شبهات است. «ولیلبسوا»
6- پیامبر، مسئول ابلاغ است نه اجبار، اگر مردم گوش نکردند، آنان را رها کرده و به سراغ دلهای آماده میرود. «فذرهم»
7- افکار و رفتار منحرفان، نباید حقّجویان را دلسرد کند. «فذرهم و ما یفترون»
8 - شریک پنداشتن برای خداوند، افترا به اوست. «فذرهم و ما یفترون»