لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَقَ بَنِی إِسْرَ ءِیلَ وَأَرْسَلْنَآ إِلَیْهِمْ رُسُلًا کُلَّمَا جَآءَهُمْ رَسُولُ بِمَا لَا تَهْوَی أَنفُسُهُمْ فَرِیقاً کَذَّبُواْ وَفَرِیقاً یَقْتُلُونَ
همانا ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی به سوی آنان فرستادیم. (امّا) هرگاه پیامبری برایشان سخن و پیامی آورد که دلخواهشان نبود، گروهی را تکذیب کرده و گروهی را کشتند.
نکته ها
شاید مراد از میثاقِ بنیاسرائیل، همان محتوای آیهی قبل یعنی ایمان به خدا و معاد و عمل صالح باشد و شاید مراد پیروی از انبیایی باشد که در خود این آیه با کلمه «رُسلاً» مطرح شده و شاید همان پیمانی باشد که در آیات 93 سورهی بقره و 81 سوره آلعمران گذشت. یعنی عمل به آنچه خدا بر آنها نازل کرده بود.
در آیهی قبل گفتیم که صِرف وابستگی به ادیان آسمانی برای نجات از قهر خدا کافی نیست بلکه ایمان و عمل صالح لازم است. این آیه نمونهای برای آیهی قبل است که بنیاسرائیل با اینکه وابسته به دین آسمانی بودند چه کارها که نکردند؟!
اینکه این سوره با جملهی «اوفوا بالعقود» آغاز شده و ماجرای غدیر در آیه 67 مطرح شده و در این آیه پیمانشکنی و کشتن اولیای خدا و تکذیب آنان مطرح شده، میتواند ضمن افشاگری از حالات بنیاسرائیل، مایهی عبرت و زنگ خطری برای مسلمین باشد تا پیام و پیمان غدیر خم را نادیده نگیرند.
پیام ها
1- بنیاسرائیل، علاوه بر حضرت موسی، پیامبران دیگری نیز داشتند. «ارسلنا الیهم رسلاً»
2- راه انبیا مطابق تمایلات نفسانی نیست. «جاءهم رسول بما لاتهوی انفسهم»
3- ریشهی تکذیب و کشتن انبیا، هوای نفس بنیاسرائیل است. «بما لا تهوی انفسهم فریقاً کذّبوا»
4- پیمانشکنی، پیامبرکشی، تکذیب و لجاجت، از صفات بنیاسرائیل است. «فریقاً کذّبوا و فریقاً یقتلون»
5 - در جامعهی فاسد، یا شخصیّت مردان خدا ترور میشود (تکذیب)، یا شخص آنان (قتل). «فریقاً کذّبوا و فریقاً یقتلون»
6- انبیا در راه خدا تا پای جان پیش میرفتند. «فریقاً یقتلون»