وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَمٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَّا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَن نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَمٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَمٌ لَا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیِهم بِمَا کَانُواْ یَفْتَرُونَ
و مشرکان (به پندار خویش) گفتند: اینها، دامها و کشتهایی ممنوع است، کسی نخورد مگر آن (خادمین بتکدهها) که ما بخواهیم. و چهارپایانی است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپایانی که نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمیبرند (این احکام را) به دروغ به خدا نسبت میدادند. خداوند به زودی آنان را به کیفر آنچه به او افترا میبستند جزا خواهد داد.
نکته ها
«حِجْر» به معنای منع است و «تحجیر» یعنی منطقهای را سنگچین کردن و مانع شدن از ورود دیگران برای تصاحب آن. «حِجر اسماعیل» نیز جایی است که با دیوار سنگی جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گویند، چون انسان را از زشتیها باز میدارد. «هل فی ذلک قسم لِذی حِجر» ** فجر، 5.***
در دو آیهی قبل، عقائد خرافی مشرکان دربارهی سهم خدا و بتها از کشاورزی و چهارپایان مطرح بود. در این آیه چگونگی مصرف سهم بتها بیان شده که احدی حقّ استفاده ندارد، مگر خادمین بتها و بتکدهها.
با توجّه به این آیه، مشرکان چهار انحراف داشتند: 1- ممنوع شمردن بعضی از چهارپایان. 2- ممنوع شمردن بعضی از محصولات کشاورزی. 3- ممنوع کردن سواری برخی از چهارپایان. 4- نبردن نام خدا به هنگام ذبح حیوانات.
قرآن، هدف آفرینش چهار پایان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها میداند: «جعل لکم الانعام لترکبوا منها و منها تأکلون» **غافر، 79.*** و تحریم بهرهبرداری از چهارپایان را، از بدعتهای جاهلی میشمرد که در آیه 103 سورهی مائده نیز بیان شده است.
اسلام، آیین جامعی است که حتّی انحراف در بهرهگیری از حیوانات را هم تحمّل نمیکند. وقتی قرآن، از بیمصرف ماندن حیوان وتحریم سوارشدن بر آن نکوهش میکند، به طریق اولی از بیمصرف ماندن انسانها، منابع، سرمایهها واستعدادها بیشتر نکوهش میکند.
پیام ها
1- احکام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایهی گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه»
2- مبارزه با خرافات، یکی از وظایف اصلی پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم»
3- تحریم حلالها و تحلیل حرامها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء»
4- بدعتگذاران، در انتظار کیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم»