(30) وَقَالَ الرَّسُولُ یَرَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُواْ هَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُوراً
پیامبر (در روز قیامت از روی شکایت) میگوید: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند.
نکتهها:
این آیه، از گلایهی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله سخن میگوید و آن حضرت چون «رحمة للعالمین» است نفرین نمیکند.
امام رضا علیه السلام فرمود: دلیل آن که در نماز، قرآن میخوانیم آن است که قرآن از مهجوریّت خارج شود.**تفسیر نورالثقلین.***
در روایات آمده است: هر روز پنجاه آیه از قرآن را بخوانید و هدفتان رسیدن به آخر سوره نباشد، آرام بخوانید و دل خود را با تلاوت قرآن تکان دهید و هرگاه فتنهها همچون شب تاریک به شما هجوم آوردند، به قرآن پناه برید.**تفسیر نورالثقلین.***
به نظرم رسید اقرار بعضی بزرگان را دربارهی مهجوریّت قرآن نقل کنم:
الف: ملاصدرا (ره) در مقدّمه تفسیر سوره واقعه میگوید: بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسی هستم، ولی همین که کمی بصیرتم باز شد، خودم را از علوم واقعی خالی دیدم. در آخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آلمحمّد علیهم السلام بروم. یقین کردم که کارم بیاساس بوده است، زیرا در طول عمرم به جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبّر در قرآن کردم، درِ خانهی وحی را کوبیدم، درها باز شد و پردهها کنار رفت و دیدم فرشتگان به من میگویند: «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین».**مقدّمه تفسیرسورهواقعه.***
ب: فیض کاشانی (ره) میگوید: کتابها و رسالهها نوشتم، تحقیقاتی کردم، ولی در هیچ یک از علوم دوائی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم، بر خود ترسیدم و به سوی خدا فرار و انابه کردم تا خداوند مرا از طریق تعمّق در قرآن و حدیث هدایت کرد.**رسالة الانصاف.***
ج: امام خمینی (ره) در گفتاری از اینکه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نکرده، تأسّف میخورد و به حوزهها و دانشگاهها سفارش میکند که قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همهی رشتهها، مقصد اعلی قرار دهند تا مبادا در آخر عمر برایّام جوانی تأسّف بخورند.**صحیفهنور،ج20،ص20***
«هِجر»، جدایی با عمل، بدن، زبان و قلب را شامل میشود.**مفردات راغب.***
رابطهی میان انسان و کتاب آسمانی، باید دائمی و در تمام زمینهها باشد، زیرا کلمهی «هجر» در جایی به کار میرود که میان انسان و آن چیز رابطه باشد.**التحقیقفیکلماتالقرآن.***
بنابراین باید تلاشی همه جانبه داشته باشیم تا قرآن را از مهجوریّت در آوریم و آن را در همهی ابعاد زندگی، محور علمی و عملی خود قرار دهیم تا رضایت پیامبر عزیز اسلام را جلب کنیم.
نخواندن قرآن، ترجیح غیر قرآن بر قرآن، محور قرار ندادن آن، تدبّر نکردن در آن، تعلیم ندادنش به دیگران و عمل نکردن به آن، از مصادیق مهجور کردن قرآن است. حتّی کسی که قرآن را فرا گیرد ولی آن را کنار گذارد و به آن نگاه نکند و تعهّدی نداشته باشد، او نیز قرآن را مهجور کرده است.**تفسیر المنیر.***
پیامها:
1- در قیامت یکی از شاکیان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. (و قال الرسول)
2- انتقاد از کسانی است که آگاهانه قرآن را کنار میگذارند. (اتّخذوا...) و نفرمود: «کان عندهم مهجورا»
3- جمعآوری و تدوین قرآن، در زمان شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله انجام شده و لذا مورد اشاره و خطاب قرار گرفته است. (هذَا القرآن)
4- مهجوریّت قرآن و گلایهی پیامبر و مسئولیّت ما قطعی است. («قال» فعل ماضی نشانهی حتمی بودن است)
5 - تلاوت ظاهری کافی نیست، بلکه مهجوریّتزدایی لازم است. (مهجورا)