تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 8
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره فرقان آیه 17

(17) وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَقُولُ ءَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِی هَؤْلَا ءِ أَمْ هُمْ ضَلُّواْ السَّبِیلَ
(و یاد کن) روزی که خداوند مشرکان و آن‏چه را به جای خدا می‏پرستیدند (در یک جا) محشور کند، پس (به معبودهای آنان) گوید: آیا شما بندگان مرا گمراه کردید، یا خودشان راه را گم کردند؟
نکته‏ها:
در قرآن، عوامل گمراهی و انحراف چنین معرّفی شده‏اند:
1- رفیق بد. (لقد اَضلّنی عن الذّکر)**فرقان، 29.***، دوست بد مرا گمراه کرد.
2- هوی‏ و هوس. (و لا تَتّبع الهَوی فیضلّک عن سبیل اللّه)**ص، 26.***، از هوسهای خود پیروی نکن، زیرا تو را از راه خدا منحرف می‏کند.
3- دانشمندان منحرف. (یَکتبون الکتاب بایدیهم ثمّ یَقولون هذا من عِنداللّه)**بقره، 79.***، مطالبی را با دست خود می‏نویسند و می‏گویند این از طرف خداوند است.
4- رهبران گمراه. (وَ اضلّ فرعونُ قومَه)**طه، 79.***، فرعون قوم خود را گمراه کرد.
5 - شیطان. (انّه عدوٌّ مُضِلّ مُبین)**قصص، 25.***، قطعاً شیطان گمراه کننده آشکاری است.
6- اکثریّت گمراه. (و اِن تُطِع اکثر مَن فی الارض یُضِلّوک عن سبیلِ اللّه)**انعام، 116.***، اگر از اکثریّت کسانی که در زمین هستند پیروی نمائی، تو را از راه خدا منحرف می‏کنند.
7- والدین گمراه. (انّا وَجَدنا آباءنا... و انّا علی آثارهم مُقتدون)**زخرف، 23.***، همانا ما والدین خود را بت‏پرست یافتیم و به آنان اقتدا کردیم.
انگیزه‏های سؤال یکسان نیست:
الف: گاهی سؤال برای فهمیدن است. (فاسئلوا اهل الذّکر)**نحل، 43 و انبیاء، 7.***
ب: گاهی سؤال برای توبیخ دیگران است. (ءَانت قلت للنّاس اتّخذونی واُمّی الهَین من دون اللّه)**مائده، 116.*** خداوند برای توبیخ طرفداران حضرت عیسی علیه السلام او را مورد عتاب قرار می‏دهد که آیا تو به مردم گفتی علاوه بر «اللّه»، من و مادرم را دو خدای دیگر بگیرید؟
ج: گاهی سؤال برای توبیخ شخص است. (ام هم ضلّوا السبیل)
پیام‏ها:
1- در قیامت از مشرکان ومعبودهای آنان بازخواست می‏شود. (یحشرهم و ما یعبدون فیقول...)
2- در قیامت، غیر از انسان موجودات دیگری نیز مبعوث خواهند شد، مانند بت‏ها. (و ما یعبدون)
3- در قیامت، همه چیز شعور پیدا می‏کند و مخاطب قرار می‏گیرد. (ءَانتم)
4- خداپرستی، در فطرت همه‏ی انسان‏ها وجود دارد و انحراف بشر عارضی است. (ءَانتم اضللتم... أم هم ضلّوا) (کلمه‏ی «السبیل» نیز نشانه‏ی آن است که راه معهود، همان راه طبیعی و فطری است.)