(51) إِنَّمَا کَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُواْ إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
(ولی) چون مؤمنان را به خدا وپیامبرش فراخوانند، تا میانشان داوری کند، سخنشان جز این نیست که میگویند: شنیدیم واطاعت کردیم، اینان همان رستگارانند.
نکتهها:
در چهار آیهی قبل برخورد منافقان نسبت به داوری پیامبر اسلام را ترسیم کرد و در این آیه برخورد مؤمنان واقعی را مطرح میکند تا مردم در خود بنگرند که در برابر حکم خداوند از کدام دسته هستند.
پیامها:
1- حرف و راه مؤمن یکی است. (انّما)
2- تسلیم شدن در برابر حقّ، شیوهی دائمی مؤمنان است. (کان قول المؤمنین... أن یقولوا...)
3- مؤمن، کاری به دعوت کننده ندارد، بلکه توجّه او به راهی است که دعوت میشود. (دُعوا الی اللّه و رسوله)
4- آنچه برای مؤمن مهم است، عمل به وظیفهی الهی و پذیرش داوری خدا و رسول است. (خواه به نفع او باشد یا به ضررش). (لیحکُم بینهم)
5 - داوری از شئون انبیا است. (لیَحکُم بینهم)
6- آنچه مهم است، شنیدن همراه با عمل است، نه شنیدن تنها. (سَمِعنا و اَطعنا)
7- اطاعت مؤمنین واقعیاز پیامبر براساس آگاهی است. (تقدیم «سمعنا» بر «اطعنا»)
8 - رسیدن به رستگاری، در سایهی تسلیم بودن در برابر فرمان خدا و اطاعت کردن از اوست. (سَمِعنا و اَطعنا و اولئک هم المفلحون)
9- دینداری در نزاعها و قبول یا ردّ قضاوتهای حقّ، معلوم میشود. (اولئک هم المفلحون)