(24) فَقَالَ الْمَلَؤُاْ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا هَذَآ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَئِکَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی ءَابَآئِنَا الْأَوَّلِینَ
پس اشراف قوم او که کافر شدند، گفتند: این نوح جز انسانی همانند شما نیست، او میخواهد بر شما برتری جوید، اگر خداوند میخواست (برای ما پیامبری بفرستد) قطعاً فرشتگانی میفرستاد. ما این (دعوت نوح) را در میان (تاریخ) پدران قبلی خود نشنیدهایم.
پیامها:
1- اشراف، در خط مقدّم مخالفان انبیا بودند. (مَلَأ)
2- حُبّ ذات، غریزهای عمیق در انسانهاست. (انسان از این که کسی بر او برتری یابد نگران است) (یتفضّل علیکم)
3- تهمت برتریجویی، وسیلهی تبلیغات کفّار است. (یرید اَن یَتفضّل علیکم)
4- انسان متکبّر، برای خدا هم تکلیف معیّن میکند. (لو شاءاللّه لانزل ملائکةً)
5 - کافران کمال را نقص میپندارند. (ماهذا الاّ بشر... لانزلملائکةً) (انسان بودن انبیا برای راهنمایی بشر کمال است، امّا کفّار میگفتند: او نباید بشر باشد)
6- در برابر منطق صحیح، به تاریخ و تقلید نیاکان و فرهنگ ملّی خود تکیه نکنید و مدافع وضع موجود نباشید. (ما سَمِعنا بهذا)