(62) إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتَّی یَسْتَئْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَئْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَئْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمُ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
مؤمنان (واقعی) تنها کسانی هستند که به خدا وپیامبرش ایمان آورده و هرگاه با پیامبر بر کاری اجتماع نمایند، بدون اجازه او نمیروند، (ای پیامبر!) کسانی که اجازه میگیرند آنانند که به خدا وپیامبرش ایمان دارند. پس اگر برای بعضی از کارهای خوداز تو اجازه خواستند، به هرکس از آنانکه خواستی (ومصلحت بود) اجازه بده وبرای آنان از خدا طلب آمرزش کن، که خداوند بخشنده ومهربان است.
نکتهها:
در کتب تفسیر، دربارهی شأن نزول این آیه مطالب گوناگونی ذکر شده است که موارد عمدهی آن را در این جا میآوریم:
1- بعضی گفتهاند: این آیه، مربوط به «حنظله» است، که شب عروسی او فرمان جهاد صادر شده بود. او با کسب اجازه از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه رفت و مراسم زفاف را بجا آورد و به خاطر کمبود وقت، بدون آن که غسل کند به جبهه رفت و به شهادت رسید. پیامبر فرمود: «فرشتگان او را غسل دادند».
خداوند از همان یک شبی که حنظله با همسرش بود فرزندی به او عطا کرد که تاریخ آن مفصّل است.**تفسیر المیزان.***
2- بعضی دیگر گفتهاند: این آیه دربارهی منافقین است، که هرگاه با مردم بودند، به نماز میایستادند و اگر کسی آنان را نمیدید و تنها بودند، از نماز فرار میکردند.**تفسیر کبیرفخررازی.***
3- دستهای گفتهاند: رسول خدا صلی الله علیه و آله گروهی را برای کاری اعزام فرمود، ولی آنان به سراغ کارهای شخصی خود رفتند، و آیهی مذکور در این باره سخن میگوید.
4- برخی میگویند: این آیه در مورد مسلمانانی است که مشغول کندن خندق بودند و برای سرکشی به خانوادهی خود از پیامبر اجازه میخواستند.
پیامها:
1- حضور در کنار رهبری برای کمک و حل مشکلات، نشانهی ایمان و ترک آن نشانهی نفاق یا ضعف ایمان است. (کانوا معه علی امر جامع)
2- در مسائل تشکیلاتی، که بر اساس همفکری و مشورت، تصمیم گرفته میشود، خودمحوری و خودمختاری ممنوع است. (علی امر جامع لم یذهبوا)
3- در زندگی اجتماعی، وجود رهبر و پیروی از او لازم است. (علی امر جامع لمیذهبوا)
4- ایمان باید همراه با تسلیم و اطاعت باشد. (لم یذهبوا حتّی یستأذنوه)
5 - اجازه گرفتن از رهبر، نشانهی ادب، تسلیم، قانونمندی، عشق به رهبر و نظم و نظام است. (با توجّه به کل آیه)
6- باید نظام اجتماعی و کارهای گروهی را ارج نهیم. (لم یذهبوا حتّی یستأذنوه)
7- بعضی مسائل را باید سربسته گفت. (لبعض شأنهم)
8 - رهبری در اسلام، همراه با مصلحتاندیشی و رحمت است. (شئت منهم - و استغفر لهم)
9- تصمیمگیری نهایی با رهبر است. (لمَن شئت منهم) (پیامبر در مسائل عمومی جامعه، بر مردم ولایت دارد).
10- رهبر باید در اعمال سیاستهای خود انعطافپذیر و واقعبین باشد. (فأذن لمن شئت منهم)
11- رهبران الهی، عذر پذیر و مهربانند. (فأذن لمن شئت منهم واستغفر لهم)
12- اذن پیامبر برای کارهای شخصی، کار را حلال میکند ولی نفسِ رها کردن کارهای عمومی در حضور رهبر، نیاز به استغفار دارد. (فأذن... واستغفر لهم)
13- طرح مسائل شخصی در هنگام اشتغال به کارهای عمومی، گرچه با اجازه باشد، زیبا نیست و باید عذرخواهی کرد. (واستغفر لهم)
14- استغفار ودعای پیامبر صلی الله علیه و آله مستجاب است. (واستغفر لهم اللّه اِنّ اللّه غفور رحیم)