ممکن است این مسئله برای بسیاری از مردم، مورد شَک و تردید واقع شود که آیا واقعاً در صف غافلانند یا نه؟ پس لازم است تا پویندگان راه خدا و سالکان سبیل الی اللّه، در هر مرحله خود را بیازمایند تا مبادا در صف غافلان باشند؛ لذا باید به علائم و نشانههای غفلت توجّه کنیم تا ناخواسته در دام آن گرفتار نشویم.
خوشبختانه در روایات اسلامی، علایم و نشانههای فراوانی برای غافلان ذکر شده است که به چند نمونه اشاره میکنیم:
1- در حدیث مشروحی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، در پاسخ شمعون بن لاوی - یکی از مسیحیان معروف زمان خود - آمده است، هنگامی که شمعون از علائم غافلان از حضرتش سؤال کرد، ایشان در جواب فرمودند: أمّا علامة الغافل فأربعة العمی و السّهو و اللّهو و النّسیان؛ نشانههای غافل چهار چیز است: نابینایی (و بستن چشم بر روی حقایق) و سهو و لهو و نسیان (به گونهای که گرفتار فراموشکاری و سردرگمی به شهوات و عدم توجّه به سرنوشت آینده خویش میشود.(561)
همین مضمون در اندرزهای لقمان حکیم به فرزندش دیده میشود آنجا که میگوید: فرزندم هر چیزی نشانهای دارد که با آن شناخته میشود... و غافل سه نشانه دارد: سهو و لهو و نسیان.(562)
تفاوت سهو و نسیان در این است که نسیان به معنی فراموش کردن چیزی است که قبلاً میدانست، ولی سهو به معنی عدم توجّه به اموری است که باید به آن توجّه کند.
2- یکی دیگر از نشانههای غفلت همنشینی با فاسدان و مفسدان و دوری از مجالس عبادت است. امام حسن مجتبی علیه السّلام میفرماید: الغفلة ترکک المسجد و طاعتک المفسد؛ غفلت آن است که مسجد را ترک کنی و از مفسد اطاعت نمایی.(563)
3- از دیگر نشانههای مهم غفلت بیاعتنایی به عوامل هشداردهنده و بیدارکننده است؛ مثلاً، هنگام عبور از قبرستان فکر نمیکنند که ممکن است فردا، جایگاهشان همین جا باشد؛ یا اگر در تشییع جنازه یکی از دوستان یا آشنایان شرکت کنند، فراموش میکنند که او را هم روزی دیگران تشییع کرده و در مراسم یاد بود او شرکت میکنند.
در نهجالبلاغه آمده است که حضرت علی علیه السّلام در تشییع جنازه مؤمنی شرکت نموده بودند، ناگهان صدای خنده کسی را شنیدند، حضرت علیه السّلام ناراحت شدند و این گفتار حکیمانه را بیان فرمودند: کأنّ الموت فیها علی غیرنا کتب و کأنّ الحقّ فیها علی غیرنا وجب و کأنّ الّذی نری من الاموات سفر عمّا قلیل الینا راجعون؛ گویی مرگ برای غیر ما مقرّر شده و حق (تنها) بر دیگران واجب شده است، و گویی (این) مُردگانی را که میبینیم (مثل) مسافران هستند، به زودی به سوی ما بازمیگردند.
سپس افزودند: نبوّئهم أجداثهم و نأکل تراثهم کأنّا مخلّدون بعدهم ما آنها را در قبرشان میگذاریم و میراثشان را میخوریم، گویی بعد از آنها، عمر جاودان داریم.(564)
4- یکی دیگر از نشانههای غفلت آن است که انسان عمر خود را در اموری صرف کند که برای آخرت او هیچ سودی ندارد؛ یا در اموری صرف کند که نه سودی در دنیا دارد و نه در آخرت.
امیرمؤمنان علیه السّلام میفرمایند: کفی بالرّجل غفلة أن یضیع عمره فی ما لاینجیه؛ برای غفلت انسان، همین بس که عمر خود را در چیزی که مایه نجات او نیست، ضایع کند.(565)
و در تعبیر دیگری از همان حضرت علیه السّلام آمده است: کفی بالمرء غفلة أن یصرف همّته فی ما لایعنیه؛ برای غفلت انسان، همین بس که عمر خود را در چیزی که مربوط به او نیست، صرف کند.(566)