اسارت و بندگی در برابر خواستهای نفسانی، یکی دیگر از پیامدهای شهوتپرستی است؛ زیرا انسان شهوتپرست چنان اسیر شهوات خود میشود که بازگشت و دوری جستن از آنها، برایش مشکل و گاهی نیز غیرممکن میگردد.
نمونه بارز آن، زندگی خفتبار معتادان به موادّ مخدّر است که در ظاهر آزادند؛ ولی در هر اسیری، اسیرترند. زنجیر اعتیاد ناشی از شهوتپرستی نیز آن چنان دست و پای انسان را میبندد که گویا هرگونه حرکت و تلاش برای دوری جستن از خواستهای رذیله، بسیار مشکل میگردد؛ مخصوصاً اگر هواپرستی، به سر حد عشقهای جنونآمیز جنسی برسد که در این حال اسارت انسان به اوج خود میرسد.
حضرت امیرمؤمنان علی علیه السّلام در این رابطه میفرماید: عبد الشّهوة أسیر لاینفّک أسره؛ بنده شهوت چنان اسیر است که هرگز روی آزادی را نخواهند دید.(469)
آن حضرت در تعبیر دیگری نیز میفرمایند: و کم من عقل أسیر تحت هوی أمیر؛ چه بسیار عقلها و خِردها که شهوات بر آن حکومت میکند.(470)
باز در حدیث دیگری میفرمایند: الشّهوات تسترقّ الجهول؛ شهوتها، افراد نادان را بَرده خود میسازند.(471)