بیماریهای اخلاقی مانند بیماریهای درونی و جسمانی همیشه همراه با آثاری در برون است همانگونه که یک بیمار کبدی علایم مختلفی بر پوست بدن، چهره، رنگ چشم، زبان و مانند آن دارد، کسی که به یک بیماری سخت اخلاقی گرفتار است آثار و نشانههایش در اعمال و سخنان او ظاهر میشود.
بزرگان اخلاق آثار کبر را به طور مشروح و گسترده شمردهاند، این آثار گاه در چهره ظاهر میشود، مثل اینکه شخص متکبّر در برابر اشخاص مختلف چهره در هم میکشد و نگاههای تحقیرآمیزی میکند حتّی حاضر نیست با تمام صورت با افراد روبرو شود.
گاه آثار این خوی نکوهیده در سخنانش آشکار میگردد، تعبیرهایی که از خود میکند مبالغهآمیز است و پیوسته ضمیرهای جمع درباره خود به کار میبرد، حتّی تُن صدای او نشان میدهد که آدم مغرور و متکبّری است.
در میان حرف این و آن میدود و به کسی اجازه سخن گفتن نمیدهد، به سخنان مردم گوش نمیدهد ولی انتظار دارد همه به سخنانش گوش فرادهند، سخنان کوتاه دیگران را طولانی میشمرد و سخنان طولانی و بیمحتوای خودش را کوتاه و لازم و واجب میداند!
گاه آثار آن در حرکات و اعمال، ظاهر میشود، دوست دارد دیگران در برابر او بایستند و او نشسته باشد، هنگامی که وارد مجلس میشود همه برای او قیام کنند، ولی او برای کسی قیام نکند!
در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام میخوانیم: من أراد أن ینظر الی رجل من أهل النّار فلینظر الی رجل قاعد و بین یدیه قوم قیام!؛ کسی که میخواهد به یکی از دوزخیان نگاه کند، نگاه به کسی کند که نشسته است و مردم در برابر او ایستادهاند!(48)
و نیز دوست دارد در کوچه و بازار تنها نباشد و فرد یا گروهی پشت سر او حرکت کنند.
در حدیثی آمده است: کان رسول اللّه فی بعض الأوقات یمشی مع الأصحاب فیأمرهم بالتّقدّم و یمشی فی غمارهم؛ پیامبر اکرم گاه با یارانش حرکت میکرد به آنها دستور میداد بر او تقدّم جویند و او در لا به لای آنها راه میرفت!(49)
دوست دارد که دیگران به دیدن او آیند بیآنکه او به دیدن دیگران برود، از همنشینی با فقیران و مستمندان و کسانی که ظاهر نامرتّبی دارند پرهیز میکند و اگر گرفتار چنین افرادی شود سعی دارد در نخستین فرصت از کنار آنان برخیزد یا آنها را از خود دور سازد!
دوست دارد هرگز چیزی برای اهل خانه با دست خود خریداری نکند و در خانه کمترین کاری انجام ندهد، زن و فرزند و خدمتکار دست به سینه در برابر او برای انجام حوائج حاضر باشند و او به آنها فرمان دهد!
گاه آثار تکبّر در طرز پوشیدن لباس، مخصوصاً لباسهای گرانقیمتی که جلب توجّه میکند، یا مرکب سواری، خانه و وسایل زندگی، مرکز کسب و کار و تجارت و یا حتّی طرز لباس و زندگی فرزندان و بستگان و منتسبین به او آشکار میگردد و در همه این موارد هدفش این است که قارونوار ثروت خود را به رخ دیگران بکشد و به گمان خود برتری خویش را نسبت به سایرش ثابت نماید.
البتّه این سخن بدان معنی نیست که انسان از پوشیدن لباس خوب خودداری کند و لباسهای مندرس و پاره در تن نماید، بلکه همانطور که در حدیث نبوی وارد شده، عمل نماید: کلوا وأشربوا و البسوا و تصدّقوا فی غیر سرف و لامخیلة؛ بخورید و بیاشامید و بپوشید و در راه خدا صدقه دهید بیآنکه اسراف کنید یا تکبّر و برتریجویی نمایید.(50)
کوتاه سخن اینکه ظهور و بروز خوی نکوهیده تکبّر و برتریجویی در تمام شؤون زندگی انسان امکانپذیر است و ممکن نیست کسی این صفت رذیله را به صورت شدید یا خفیف داشته باشد و در چهره و سخن و اعمال او ظاهر نگردد.