تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3- تکبّر در برابر چه کسی؟

علمای اخلاق تکبّر را به سه بخش تقسیم کرده‏اند:
تکبّر در برابر خدا!
تکبّر در برابر پیامبران.
تکبّر در مقابل خَلق خدا.
منظور از تکبّر در برابر خداوند که بدترین نوع تکبّر است و از نهایت جهل و نادانی سرچشمه می‏گیرد، این است که انسان ضعیف ادّعای الوهیّت کند، نه تنها خود را بنده خدا نداند بلکه سعی کند مردم را به بندگی خود دعوت نماید، یا همچون فرعون ...أنا ربّکم الأعلی؛ من پروردگار برتر شما هستم! بگوید(36) و یا از ما عملت لکم من اله غیری...؛ من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم(37) دم بزند.
بسیار بعید به نظر می‏رسد که افرادی همچون فرعون که سالها بر کشور پهناور مصر حکومت می‏کرد آنقدر کم‏عقل و بی‏هوش باشد که خود را واقعاً ربّ اعلی و تنها معبود بزرگ در جهان هستی بداند. بلکه بیشتر به نظر می‏رسد که او و افرادی امثال او برای تحمیق توده‏های ساده‏لوح این‏گونه ادّعاها را می‏کردند تا پایه‏های حکومت خود را از طریق ادّعای الوهیّت محکم سازند.
شکل دیگری از تکبّر در برابر خدا، تکبّر ابلیس و پیروان اوست که از اطاعت خداوند سر باز زدند و تشخیص خود را برتر شمردند و به حکمت پروردگار خرده گرفتند و گفتند: چرا ابلیس که از آتش آفریده شده است در برابر یک موجود خاکی سجده کند؟ و گفت: ...لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلصال من حماء مسنون؛ من هرگز برای بشری که از گِل خشکیده‏ای، که از گِل بدبویی گرفته شده است آفریده‏ای، سجده نخواهم کرد(38)، ...قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین؛...من از او بهترم! مرا از آتش آفریده‏ای و او را از گِل!(39)
آری گاه حجاب ضخیم کبر و غرور چنان جلوی چشم عقل و هوش انسان را می‏گیرد که موجود ضعیفی، خود را آگاه‏تر از حکیم علی الاطلاق می‏پندارد.
قسم دوّم تکبّر، تکبّر در برابر انبیا و پیامبران است که در میان امّتهای پیشین بسیار دیده شده است، گروهی از مستکبران در این امّتها، از اطاعت پیامبر الهی سر باز می‏زند و از روی کبر و غرور همچون فرعونیان می‏گفتند: ...أنومن لبشرین مثلنا...؛ آیا ما به دو انسان که همانند خودمان هستند (یعنی موسی و برادرش هارون) ایمان بیاوریم؟(40)
و گاه همانند قوم نوح به یکدیگر می‏گفتند: و لئن أطعتم بشراً مثلکم انّکم اذا لخاسرون؛ و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید به یقین زیانکارید.(41)
و گاه به بهانه‏جویی‏های کودکانه می‏پرداختند و از سر لجاجت می‏گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمی‏شوند؟ چرا ما خدا را نمی‏بینیم؟ و قال الّذین لایرجون لقائنا لو لاأنزل علینا الملائکة أو نری ربّنا.
قرآن در ادامه این آیه می‏گوید: لقد أستکبروا فی أنفسهم و عتوا عتوّاً کبیراً؛ آنها درباره خود تکبّر ورزیدند و طغیان کردند.(42)
قسم سوّم، تکبّر در برابر بندگان خداست به گونه‏ای که خود را بزرگ بشمرد و دیگران را کوچک و خوار و بی‏مقدار، زیر بار هیچ کس نرود، خود را از همه برتر ببیند و حقّ هیچ صاحب حقّی را محترم نشمرد و دائماً منتظر باشد که دیگران برای او عظمت قائل شوند.
این نوع از کبر نمونه‏های فراوانی دارد که نیاز به شرح آن نیست، و گاه به حدّ اعلا می‏رسد و به تکبّر در برابر پیامبران و خداوند منتهی می‏گردد.
آری آتش کبر و غرور، نخست از تکبّر در برابر بندگان خدا سر می‏زند، سپس به استکبار در برابر انبیا و رسولان پروردگار می‏رسد و سرانجام به تکبّر در برابر ذات پاک خداوندگار می‏انجامد!