تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

2- اسباب غرور

بعضی از بزرگان علم اخلاق گفته‏اند غرور از صفات زشتی است که هر گروهی به نوعی به آن گرفتارند هر چند اسباب و درجات غرور آنها مختلف است.
اسباب غرور و خودبینی بسیار زیاد است و مغروران گروه‏های مختلفی هستند:
مغروران به علم و دانش و آنها کسانی هستند که وقتی به مقامی از علم می‏رسند غرور و خودبینی بر آنها عارض می‏شود، جز افکار خویشتن را نمی‏بینند و برای افکار دیگران ارزشی قائل نیستند، گاه خود را از مقرّبان الهی می‏پندارند و قطعاً اهل نجات! اگر کسی کمترین انتقادی از آنها کند ناراحت می‏شوند و از همه انتظار احترام و پذیرش و قبول را دارند!
گاه می‏شود که افراد کم‏ظرفیّت با فراگرفتن علم ناچیزی و خواندن کتاب و یا کتابهایی بر مَرکَب غرور سوار می‏شوند و خود را شکننده صد قفل و صد زنجیر می‏دانند چرا که تنها صرف میرِ میر را خوانده‏اند! و این بدترین نوع غرور است که عالم و دانشمند را هم از نظر ارزش علمی ساقط می‏کند و هم از جهت ارزش اجتماعی!
در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‏خوانیم که به ابن‏مسعود فرمود: یابن‏مسعود! لاتغترّنّ باللّه ولاتغترّنّ بصلاحک و علمک و عملک و برّک و عبادتک؛ ای ابن‏مسعود! به (کَرَم) خدا مغرور نشو و همچنین به صالح بودن و علم و عمل و نیکوکاری و عبادت‏هایت!(232)
در این حدیث به عوامل دیگر غرور از جمله اعمال صالح، انفاق در راه خدا و عبادات اشاره شده که هر کدام از آنها می‏تواند عاملی برای مستی غرور گردد.
افراد صالح کم‏ظرفیّتی را می‏بینیم که هرگاه توفیق انجام عبادات یا اعمال نیکی پیدا می‏کنند ناگهان بر مَرکَب غرور سوار شده و خود را اهل نجات و سعادت می‏شمرند و همه مردم در نظرشان کوچک می‏شوند و همین امر باعث هلاکتشان می‏گردد.
یکی دیگر از عوامل غرور، مغرور شدن به لطف و کَرَم و مغفرت خداست، افرادی هستند که بی‏محابا و جسورانه گناه می‏کنند، هنگامی که از آنها سؤال شود این چه کار زشتی است که شما انجام می‏دهید؟ می‏گویند: خداوند کریم و غفور و رحیم است، خدایی را که ما می‏شناسیم از آن بالاتر است که گناهان این بنده ناچیز را به رخ او بکشد و به خاطر آن ما را مجازات کند، اصولاً اگر ما گناه نکنیم عفو و کرم خدا چه می‏شود؟
این‏گونه افراد انحرافی و سخنان غیرمنطقی جرأت آنها را در گناه بیشتر می‏کند و باعث سقوط و هلاکتشان می‏شود!
به همین دلیل در قرآن و روایات اسلامی از این نوع غرور شدیداً نهی شده است در آیه 6 سوره انفطار می‏خوانیم: یا أیّها الانسان ماغرّک بربّک الکریم؛ ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟
امیرمؤمنان علیه السّلام در تفسیر این آیه می‏فرماید: یا أیّها الانسان ماجرّأک علی ذنبک؟ و ماغرّک بربّک؟ و ماأنّسک بهلکة نفسک؟!؛ ای انسان! چه چیز تو را بر گناهت جرأت داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را به هلاکت خویشتن علاقه‏مند کرده است.(233)
فرق است بین کسی که گناه می‏کند و جسور است و گویی خود را طلبکار می‏داند و بین کسی که گناهی از او سرزده و شرمنده است و امید به رحمت حق دارد، اوّلی بر مَرکَب غرور سوار است و دومی دست به دامن لطف پروردگار زده است.
جهل و نادانی یکی دیگر از اسباب غرور است، همان‏گونه که علم و دانش گاه سبب غرور می‏شود جهل و نادانی نیز در بسیاری از جاهلان سبب غرور است. در حدیثی از امیرمؤمنان می‏خوانیم: من جهل أغرّ بنفسه و کان یومه شرّاً من أمسه؛ کسی که جاهل است مغرور به خویشتن می‏شود و امروزش بدتر از دیروز اوست!(234)
دیگر از اسباب غرور که گروه زیادی را در کام خود فرو برده است دنیا و زرق و برق دنیا، مال، مقام، جوانی، زیبایی و قدرت است.
افراد کم‏ظرفیّت همین که به یکی از این امور نایل شوند فراموش می‏کنند که اینها عاریتی است و همیشه در معرض زوال و نابودی قرار دارد. این فراموشی سبب خودبینی و غرور آنها می‏شود و این غرور آنها را از خدا دور و به شیطان نزدیک و آلوده به انواع گناهان می‏سازد.
در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏خوانیم: ألدّنیا حلم و الاغترار بها ندم؛ دنیا خواب و خیالی بیش نیست و مغرورشدن به آن سبب پشیمانی است!(235)
در حدیثی از همان بزرگوار می‏خوانیم: لاتغرّنّک العاجلة بزور الملاهی، فانّ اللهو ینقطع، و یلزمک مااکتسبت من المآثم؛ دنیا تو را با سرگرمی‏های باطل نفریبد و مغرور نسازد چرا که سرگرمی‏ها پایان می‏یابد و گناهش بر تو باقی می‏ماند!(236)
از شگفتیها این است که همه مردم با چشم خود زوال سریع نعمت‏ها و از میان رفتن اموال و ثروت‏ها و سقوط حکومت‏ها و قدرت‏های دنیوی را همه روز با چشم خود می‏بینند، امّا هنگامی که خودشان به آن می‏رسند چنان مغرور می‏شوند که فکر می‏کنند آنچه مربوط به آنهاست جاودانی است و هرگز از آنها گرفته نمی‏شود!
آری اسباب غرور بسیار متنوّع است و رهایی از چنگال آن مشکل و جز در سایه بیداری و تقوا و سپردن خویش به خداوند و توجّه به زوال سریع نعمت‏ها امکان‏پذیر نیست.