تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

2- آثار و پیامدهای منفی تعصّب و لجاجت‏

تعصّب و لجاجت، آثار منفی شدیدی دارد که در زندگی انسانهای متعصّب و لجوج به زودی ظاهر می‏شود.
1- تعصّب یعنی وابستگی غیرمنطقی به شخص یا عقیده یا عادات و رسم خاصّی، همان‏گونه که قبلاً نیز اشاره شد، حجاب ضخیمی بر دیده عقل انسان می‏افکند، و او را از درک حقایق و خیر و شَرّ و مصلحت و مُفسده و عاقبت امور و پیدا کردن راه چاره محروم می‏سازد.
به همین دلیل در احادیث سابق خواندیم که لجوج مدیریّت و تدبیر ندارد، و در حالات شیطان دیدیم که به خاطر تعصّب از درک بدیهیّات واماند، و رشته عبودیّت و بندگی را از گردن خویش برداشت و برای همیشه رانده درگاه الهی شد.
2- تعصّب و لجاجت آتش سوزانی است که پیوندهای وحدت و اتحّاد را در جامعه بشری می‏سوزاند، و بذر نفاق و اختلاف را در میان افراد می‏پاشد و نیروهایی را که باید صرف پیشرفت جوامع انسانی شود، به جنگ و ستیز با یکدیگر وامی‏دارد، به همین دلیل در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏خوانیم: اللّجاج ینتج الحروب و یوغر القلوب؛ لجاجت آتش جنگها را روشن می‏سازد و دلها را پُر از کینه و دشمنی می‏کند.(323)
3- تعصّب و لجاجت سبب می‏شود که دوستان از هم دور شوند و محبّت‏ها به عداوت‏ها مبدّل گردد.
4- تعصّب و لجاجت یکی از عوامل مهمّ کفر است، و بسیاری از امّت‏های پیشین تنها به این دلیل راه کفر را پیش گرفتند که تعصّب و لجاجت نسبت به آیین نیاکانشان مانع پذیرش حقّ شد (شرح این معنی را در تفسیر آیات گذشته خواندیم).
5- تعصّب و لجاجت مایه درد و رنج و زحمت و ناراحتی است، چرا که سبب می‏شود انسان مدّتها، و گاه سالیان دراز، در بیراهه سرگردان شود و چون به بن بست می‏رسد سرانجام خسته و وامانده از راهی که رفته است بازمی‏گردد.
روی همین معنی از حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏خوانیم: ثمرة اللّجاج العطب؛ ثمره لجاجت شکست خوردن و هلاکت است.(324)
و به همین دلیل غالباً مایه ندامت و پشیمانی است همان‏گونه که در احادیث گذشته به آن اشاره شده بود که آغاز لجاجت، جهل است و پایان آن ندامت!
6- تعصّب و لجاجت در بسیاری از مواقع، کنترل امور را از اختیار انسان خارج می‏سازد و او را به جاهایی می‏کشاند که هرگز مایل به آن نبوده است، روی این جهت در بعضی از احادیث اسلامی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام نقل شده است که می‏فرماید: لا مرکب أجمح من اللّجاج؛ هیچ مرکبی سرکش‏تر از مرکب لجاجت نیست!(325)
7- و بالاخره تعصّب و لجاجت هم دنیای انسان را بر باد می‏دهد و هم آخرت او را، چرا که در دنیا سرچشمه عداوت‏ها و جدایی‏ها و اشتباهات فراوان و از دست دادن آرامش می‏شود و در آخرت سبب دوری از رحمت خدا، و این همان است که در روایت امیرمؤمنان علی علیه السّلام خواندیم: أللّجاج أکثر الأشیاء مضرّة فی العاجل و الأجل؛ لجاجت از همه چیز زیانبارتر است در دنیا و آخرت!
بار دیگر لازم است این نکته را یادآور شویم که این سه رذیله اخلاقی (تعصّب و لجاجت و تقلید کورکورانه) گرچه از نظر مفهوم و محتوا از هم جدا هستند ولی چون رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند، و به اصطلاح لازم و ملزوم یکدیگرند هر سه را با هم عنوان کردیم.
انگیزه‏های تعصّب و لجاجت نیز روشن است، زیرا: تعصّب‏های کور و مخرّب قبل از هر چیز برخاسته از جهل و نادانی است، به همین دلیل هر قومی جاهل‏تر باشند، تعصّب و وابستگیش به آنچه دارد بیشتر است، تا آنجا که حاضر نیستند از طریق ایجاد تحوّل در وضع خود، گامهایی به سوی تکامل بردارند، و همین تعصّب و لجاجت عامل عقب‏ماندگی آنها می‏شود.
در اخبار گذشته خواندیم که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‏فرمود: از لجاجت بپرهیزید که آغاز آن جهل و پایان آن پشیمانی است!
عامل دیگر تعصّب و لجاجت، خودخواهی است، چه اینکه افراد خودخواه به آنچه دارند سخت علاقه‏مند و وابسته‏اند، هر چند آیین غلط و رسوم و آداب نادرستی باشد، همین که احساس می‏کنند مربوط به قوم و قبیله و نیاکانشان است، آن را پذیرا می‏شوند و چشم و گوش خود را بر همه چیز می‏بندند.
گاه راحت‏طلبی و تنبلی نیز انگیزه تعصّب و لجاجت می‏شود، زیرا انتقال از وضع موجود به وضعی دیگر در بسیاری از اوقات نیاز به تلاش و کوشش و پیکار با موانع دارد و افراد عافیت‏طلب حاضر به استقبال این امور نیستند، به همین دلیل آنچه را دارند سخت می‏چسبند، و از آن جدا نمی‏شوند.