بزرگان علم اخلاق در تفسیر حسد چنین گفتهاند: حسد که در فارسی از آن تعبیر به رشک میشود به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد بنابراین کار حسود یا ویرانگری است، یا آرزوی ویران شدن بنیان نعمتهایی است که خداوند به دیگران داده است، خواه آن سرمایه و نعمت به او منتقل شود یا نه!
بنابراین بدترین نوع حسد آن است که انسان نه فقط آرزوی زوال نعمت دیگران داشته باشد بلکه در مسیر آن گام بردارد، خواه از طریق ایجاد سوءظنّ و بدبینی نسبت به محسود یعنی کسی که مورد حسد واقع شده است باشد یا از طریق ایجاد مانع در کار او و این نوع حسد حاکی از خباثت شدید درونی حسودان است.
مرحله سادهتر آن است که هدفش به چنگ آوردن آن نعمت است از طریق سلب کردن آن از دیگران گرچه این هم از رذایل و صفات زشت است، ولی به شدّت نوع قبل نیست.
باز مرحله پایینتر آن است که تنها آرزوی سلب نعمت از دیگری کند بیآنکه کمترین سختی بگوید و کوچکترین گامی در این راه بردارد.
این حالت هرگاه بی اختیار برای انسان پیدا شود - که گفتهاند برای بسیاری پیدا میشود - گناهی بر او نیست، ولی اگر در اختیار انسان باشد به طوری که از طریق مقدّماتی حاصل شود و با مقدّماتی از میان برود، بیشک آن هم جزء رذایل اخلاقی است، ولی اینکه گناه دارد یا نه قابل تأمّل است و این تأمّل از آنجا ناشی میشود که آیا صفات زشت درونی هر چند اختیاری باشد مادام که در عمل انسان ظاهر نشود حرام است یا تنها یک انحطاط اخلاقی محسوب میشود؟
به هر حال نقطه مقابل حسد غبطه است و آن این است که انسان آرزو کند که نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آنها داشته باشد، بیآنکه آرزوی زوال نعمت کسی را داشته باشد.
ولی بعضی معتقدند که غبطه نیز نوعی حسد است و حتّی حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به عنوان شاهد نقل کردهاند.(176)
امّا روشن است که این سخن در صورتی است که حسد را به معنی وسیعی تفسیر کنیم که مقایسه نعمتهای خویش با دیگران را شامل شود که در واقع یک نزاع لفظی است و معروف همان است که در بالا گفته شد.
به هر حال حسد صفتی است مذموم و نکوهیده در حالی که غبطه نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده و مایه ترقّی و پیشرفت است همانگونه که طریحی در مجمعالبحرین مادّه حسد آورده است.
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: انّ المؤمن یغبط و لایحسد، و المنافق یحسد و لایغبط؛ مؤمن غبطه میخورد، ولی حسد نمیورزد، امّا منافق حسد میورزد و غبطه نمیخورد.(177)