تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

5- طرق درمان حرص

می‏دانیم همیشه برای درمان اساسی یک بیماری جسمانی، باید به سراغ عوامل و ریشه‏های آن برویم، چرا که بدون ریشه‏کن شدن آن عوامل، نتایج همچنان باقی و برقرار است و اگر به طور موقّت با داروهای مُسکّن آثار آن را بپوشانیم باز بعد از مدّتی خود را نشان می‏دهد.
بیماریهای اخلاقی نیز به یقین همین‏گونه است حتماً باید ریشه‏یابی شود، سپس ریشه‏ها را بخشکانیم.
همان‏گونه که قبلاً اشاره شد (و در احادیث اسلامی نیز آمده بود) یکی از ریشه‏های حرص، سوءظنّ به خدا و عدم توکّل بر اوست که بازگشت به تزلزل پایه‏های توحید افعالی می‏کند.
کسی که خدا را قادر و رازق می‏داند و کلید همه نیکی‏ها را به مضمون (بیدک الخیر انّک علی کلّ شی‏ء قدیر(110)) در دست او می‏بیند، حرص در جمع مال و مواهب دیگر مادّی نخواهد داشت.
کسی که ایمان کامل به وعده‏های الهی دارد و پیام ما عندکم ینفد و ما عند اللّه باق...؛(111) آنچه نزد شماست فانی می‏شود امّا آنچه نزد خداست باقی می‏ماند را به گوش جان شنیده و پذیرفته است، به جای حرص در جمع آوری مال، حرص در انفاق فی سبیل اللّه دارد.
هنگامی که پایه‏های ایمان، به ویژه توحید افعالی در وجود انسان متزلزل گردد صفات رذیله بی‏شماری به سراغ انسان می‏آید که یکی از خطرناک‏ترین آنها حرص است، پس با تقویت پایه‏های ایمان باید به مقابله با آن برخاست.
یکی دیگر از ریشه‏های حرص، جهل و بی‏خبری نسبت به پی‏آمدهای آن می‏باشد.
اگر انسان بداند حرص، آرامش او را در تمام زندگی بر هم می‏زند، حرص مایه رنج و تعب دایمی اوست، حرص شخصیّت او را در هم می‏کوبد و در انظار خوار و خفیف می‏سازد، حرص سبب می‏شود که در عین غنا همچون فقیران زندگی می‏کند، او زحمت بکشد و اموالش را برای دیگران ذخیره کند، در قیامت حساب آنها را باید پس دهد، ولی در دنیا دیگران لذّت آن را ببرند.
آری اگر حریص در این پیامدها بیندیشد قطعاً در روح او اثر می‏گذارد.
مرحوم فیض کاشانی در المحجّةالبیضاء می‏گوید: داروی بیماری حرص سه رکن دارد صبر و علم و عمل که مجموع آن پنج چیز می‏شود.
نخست اقتصاد و میانه‏روی در هزینه‏های زندگی، زیرا کسی که هزینه‏هایش افزون گردد، زندگی آمیخته با قناعت او را سیر نمی‏کند، بنابراین رعایت اعتدال و میانه‏روی در صرف اموال دشمن حرص است.
در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‏خوانیم: من أقتصد أغناه اللّه، و من بذّر أفقره اللّه؛ کسی که اعتدال در هزینه‏های زندگی را رعایت کند خدا او را بی‏نیاز می‏کند و کسی که اسراف و تبذیر کند فقیرش می‏سازد.(112)
دوّم هنگامی که مال به اندازه کافی برای زیستن دارد، نگران آینده نباشد چرا که بسیاری از حریص‏ها به خاطر تأمین آینده حرص می‏زنند، آینده‏ای که با تدبیر در موقع خود قابل تأمین است، این همان است که قرآن می‏گوید: الشّیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء؛ شیطان شما را (به هنگام انفاق) وعده فقر و تهیدستی می‏دهد و به فحشاء (و زشتی‏ها) امر می‏کند!(113)
سوّم در فواید قناعت و عزّت حاصل از آن و زیانهای حرص و طمع و ذلّت ناشی از آنها بیندیشد تا انگیزه‏ای برای قناعت و فاصله گرفتن از حرص او گردد، پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: عزّ المؤمن استغناه عن النّاس؛ عزّت مومن از بی‏نیازی او از مردم است.(114)
چهارم در تاریخ گذشتگان مخصوصاً گروهی از یهود حریص و دنیاپرستان از اقوام دیگر بیندیشد و حال آنها را با حال انبیا و اولیاءاللّه مقایسه کنید و عقل خود را در این میان به داوری طلبد که آیا به آن گروه بپیوندد یا به این گروه؟ آنهایی که با افتخار زیستند و با افتخار از جهان چشم پوشیدند و به جوار رحمت حق با روحی پاک و اعمالی صالح شتافتند، یا کسانی که بدنام زیستند و بدنام رفتند و با کوهی از گناه به سوی سرنوشت شومشان در قیامت شتافتند؟!
پنجم در خطرات مال و ثروت بی‏حساب بیندیشد و آفات دنیا و آخرت این کار را در نظر بگیرد و نیز در آرامش و امنیّت حاصل از قناعت و عاقبت محمود آن فکر کند، همیشه در امر دنیا به زیردستان خود نگاه کند، نه به آنها که بالادست او هستند، چرا که شیطان دائماً او را تحریک می‏کند که به افراد بالاتر نگاه کند و به او می‏گوید تو چه چیز از آنها کم داری؟ چرا تلاش نمی‏کنی؟ ببین آنها چگونه غرق ناز و نعمتند و از لذایذ دنیا بهره می‏گیرند؟! تو از خوف خدا بر خود تنگ گرفته‏ای و دائماً حلال و حرام می‏کنی، مگر آنها خوف از خدا ندارند یا تو از آنها دیندارتری؟!
ابوذر می‏گوید: أوصانی خلیلی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم أن أنظر الی من هو دونی، لا الی من هو فوقی؛ یار باوفای من (رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) به من سفارش کرد (در امر دنیا) همیشه به زیردستان بنگرم نه به بالادستان!(115)