این واژه به طور وسیعی در کلمات عرب مخصوصاً در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی به کار رفته و در گفتگوهای روزمرّه فارسیزبانان نیز کم و بیش در همان معانی اصلی یا لوازم آن به کار میرود.
راغب در کتاب مفردات واژه غرور (به فتح غبن که معنی وصفی دارد) را به معنی هر چیزی که انسان را میفریبد و در غفلت فرومیبرد خواه مال و مقام باشد یا شهوت و شیطان تفسیر میکند.
در صحاحاللغة غُرور به معنی اموری که انسان را غافل میسازد و میفریبد (خواه مال و ثروت باشد یا جاه و مقام یا علم و دانش و غیر آن) تفسیر شده است.
بعضی از ارباب لغت - به گفته طریحی در مجمعالبحرین گفتهاند: غرور چیزی است که ظاهر جالب و دوستداشتنی دارد ولی باطنش ناخوشایند و مجهول و تاریک است.
در کتاب التحقیق فی کلمات قرآن الکریم بعد از نقل کلمات ارباب لغت چنین آمده است: ریشه اصلی این واژه به معنی حصول غفلت به سبب تأثیر چیز دیگری در انسان است و از لوازم و آثار آن جهل و فریب و نیرنگ و نقصان و شکست و... میباشد.
در المحجّةالبیضاء فی تهذیب الاحیاء که از بهترین کتب اخلاق محسوب میشود و تکمیل و تهذیبی است برای احیاءالعلوم غزالی چنین میخوانیم: غرور عبارت است از دلخوش بودن به چیزی که موافق هوای نفس و تمایل طبع انسانی است و ناشی از اشتباه انسان یا فریب شیطان است و هر کس گمان کند آدم خوبی است (و نقطه ضعفی ندارد) خواه از نظر مادّی و معنوی باشد و این اعتقاد از پندار باطلی سرچشمه بگیرد آدم شروری است و غالب مردم خود را آدم خوبی میدانند در حالی که در اشتباهند بنابراین اکثر مردم شرورند، هر چند شکل غرور آنها و درجه آن متفاوت است.(208)
در تفسیر نمونه در معنی این واژه چنین آمده است: غَرور بر وزن (جَسُور) صیغه مبالغه به معنی موجود فوقالعاده فریبنده است و شیطان را از این رو غَرور میگویند که انسان را با وسوسههای خود فریب میدهد و غافل میسازد و در حقیقت بیان مصداق واضح آن است وگرنه هر انسان یا کتاب فریبنده، هر مقام وسوسهگر و هر موجودی که انسان را گمراه سازد در مفهوم وسیع غرور داخل است.