تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

6- درمان حسد

همان‏گونه که از بحث‏های پیشین استفاده شد حسد از بیماریهای خطرناک اخلاقی است که اگر انسان به درمان آن نپردازد دین و دنیای او را تباه می‏کند.
درمان این بیماری اخلاقی مانند درمان صفات رذیله دیگر است که بر دو اساس استوار می‏باشد.
1- طرق علمی.
2- طرق عملی.
در قسمت علمی شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقّت کند یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد از نظر روح و جسم و دیگر ریشه‏ها و انگیزه‏های پیدایش حسد.
همان‏گونه که شخص معتاد به یک اعتیاد خطرناک، مانند اعتیاد به هروئین، باید سرانجام کارِ معتادان را بررسی کند و ببیند آنها چگونه سلامت و تندرستی خود را از دست داده و زن و فرزند و حیثیّت اجتماعی آنها بر باد می‏رود و با دردناک‏ترین وضعی در جوانی جان می‏سپارند و نه تنها کسی از مرگ آنها ناراحت نمی‏شوند بلکه مرگ او را سعادتی برای خانواده و فامیل و دوستانش می‏شمرند! همین طور حسود باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی به زودی جسم او را بیمار می‏کند، مانند خوره روح او را می‏پوساند و می‏خورد و از بین می‏برد، خواب و آرامش را از او سلب می‏کند و هاله‏ای از غم و اندوه همیشه اطراف قلب او را گرفته است و از آن بدتر اینکه مطرود در درگاه خدا می‏شود و به سرنوشتی همچون ابلیس و قابیل گرفتار می‏آید و تازه با همه اینها نیز نمی‏تواند به مقصود خود یعنی زوال نعمت محسود برسد!
بی‏شک مرور بر این آثار و پیامدها و بررسی مکرّر احادیث نابی که در این زمینه آمده و در بخشهایی گذشته به آن اشاره شد، تأثیر بسیار مثبتی در درمان این بیماری اخلاقی دارد.
حسود باید بیندیشد، اگر موادّ مخدّر سلامت روح و جسم را بر هم می‏زند و مرگ زودرس و رقّت‏بار را به استقبال او می‏فرستد، او نیز علاوه بر بیماری‏های جسمی و روانی، آخرت خود را هم از دست می‏دهد، چرا که عملاً به حکمت خدا اعتراض می‏کند و در پرتگاه شِرک و کفر سقوط می‏نماید، اینها از یک سو.
از سوی دیگر درباره انگیزه‏های حسد باید بیندیشد و ریشه‏های آن را یکی پس از دیگری قطع نماید، اگر دوستان ناباب و وسوسه‏های آنها او را به این وادی کشانده است با آنها قطع رابطه کند و هرگاه تنگ‏نظری و بخل سرچشمه این رذیله اخلاقی شده، به مداوای آنها برخیزد، اگر ضعف ایمان و عدم آشنایی به توحید افعالی خداوند او را در این گرداب پرتاب کرده است به تقویت مبانی ایمان و توحید بپردازد و هرگاه ناآگاهی از استعدادهای خویش و ظرفیّت‏هایی که برای ترقّی و پیشرفت در وجود اوست، او را گرفتار عقده حقارت و به دنبال آن حسد نموده است به درمان آن رو آورد و در سایه توکّل به خدا و اعتماد به نفس، عقده حقارت را بگشاید و رذیله حسد را از خود دور سازد.
چه بهتر اینکه حسود عصاره و خلاصه‏ای از این امور را در صفحه یا صفحاتی بنویسد و هر چند روز یک بار بر آن مرور کند و حتّی با صدای بلند آن را برای خودش در تنهایی جمله جمله بخواند و پیرامون آن بیندیشد و مخصوصاً روی روایاتی که در این زمینه از معصومین علیهم السّلام رسیده و در بحث‏های گذشته به آن اشاره شد تکیه کند، بی‏شک هر حسودی این برنامه را به طور جدّی دنبال کند در مدّت کوتاهی نتیجه خواهد گرفت، روح و جسم خود را تدریجاً از شرّ حسد رهایی می‏بخشد و افق‏های روشنی از سلامت و سعادت در برابر او نمایان می‏گردد.
مخصوصاً حسود باید روی این نکته کاملاً فکر کند که اگر وقت و نیرویی را که او برای زوال نعمت از محسود به کار می‏گیرد صرف پیشرفت خودش کند چه بسا از او جلو بیفتد.
به تعبیر دیگر باید انگیزه‏های حسد را به انگیزه‏های غبطه تبدیل کند و نیروهای ویرانگر را به نیروهای سازنده مبدّل سازد.
این معنی در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام نقل شده که فرمود: احترسوا من سورة الجمد و الحقد و الغضب و الحسد و أعدّوا لکلّ شی‏ء من ذلک عدّة تجاهدون بها من الفکر فی العاقبة و منع الرّذیلة و طلب الفضیلة؛ خود را از شدّت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هر یک از این امور وسیله‏ای آماده سازید، از جمله تفکّر در عواقب سوء این صفات رذیله و راه درمان و طلب فضیلت از این طریق!(199)
امّا از نظر عملی، می‏دانیم: تکرار یک عمل تدریجاً تبدیل به یک عادت می‏شود و ادامه عادت تبدیل به ملکه و صفت درونی می‏گردد، اگر حسود به جای اینکه برای در هم شکستن اعتبار و شخصیّت فردی که مورد حسدش قرار گرفته به تقویت موقعیّت خود بپردازد، به جای غیبت و مذمّتش او را به خاطر صفات خویش مدح و ستایش کند و به جای تلاش در تخریب زندگی مادّی او خود را آماده اعانت و همکاری با او نماید، تا می‏تواند از او سخن بگوید، تا ممکن است نسبت به او محبّت کند و تا آنجا که در اختیار اوست خیر و سعادت او را بطلبد و به دیگران نیز همین امور را توصیه کند، به یقین تکرار این کارها تدریجاً آثار رذیله حسد را از روح او می‏شوید و نقطه مقابل آن که نصح و خیرخواهی است با یک دنیا نور و صفا و روحانیّت جانشین آن می‏گردد.
علمای اخلاق به افراد ترسو برای از میان بردن این رذیله اخلاقی توصیه می‏کنند که در میدانهایی که ورود در آن شجاعت فراوان می‏خواهد گام بگذارنند و این کار را بر خود تحمیل کنند تا تدریجاً ترس آنها بریزد و شجاعت به صورت عادت و حالت در آید و سپس ملکه گردد.
همین‏گونه حسود باید با استفاده از ضدّ آن به درمان پردازد که درمان هر بیماری دارویی است که از ضدّ آن تشکیل یافته است!
در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‏خوانیم: اذا حسدت فلاتبغ؛ هنگامی که نسبت به کسی حسد پیدا کردی بر طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار.(200)
و در حدیث دیگری از امیرمؤمنان آمده است که فرمود: انّ المؤمن لایستعمل حسده؛ مؤمن حسد خود را به کار نمی‏گیرد.(201)
از جمله اموری که در درمان حسد بسیار مؤثّر است راضی به رضای حق بودن و تسلیم در برابر اراده او شدن و قانع به زندگی خویش گشتن است، در حدیثی از امیرمؤمنان می‏خوانیم: من رضی بحاله لم یعتوره الحسد؛ کسی که به آنچه دارد راضی باشد حسد دامان او را نمی‏گیرد.(202)