تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

داستان آدم، یك مَثَل واقعی

علامه‌طباطبائی(ره) می‌فرمایند:
«به نظر می‌رسد كه قصه منزل دادن آدم و همسرش در بهشت، به منزلة نمونه‌ای باشد كه خدای‌تعالی خواسته وضع آدمیان را قبل از نازل شدن به دنیا و كرامتی كه در منزل قرب داشته‌اند با آن مَثَل مجسّم كند».
با توجه به این مطلب اخیر سه نكته روشن می‌شود: اولاً؛ وضع آدمیان قبل از این دنیا چگونه بوده است. ثانیاً؛ چرا آدم در این دنیا آمده است؟ ثالثاً؛ خداوند خواست با این مثال واقعی - نه یك مثال رؤیایی و غیر واقعی- به شما بگوید مَثَل همة شما مَثَل آدم است، و مَثَل آدم یك واقعیت است و آدمیت قصه‌اش این چنین است. برای روشن شدن این نكته اخیر به آیه 11 سوره اعراف توجه كنید كه می‌فرماید:
«وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِاَدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ إِبْلیسَ لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ».
شما را خلق كردیم، سپس به همه شما صورت انسانی دادیم، سپس به ملائكه گفتیم به آدم سجده كنید، و همه سجده كردند مگر ابلیس كه از ساجدین نبود.
چنانچه ملاحظه می‌فرمایید آیه طوری ما را مورد خطاب قرار داده كه معلوم است ما آن‌جا بوده‌ایم چون می‌فرماید: همه‌تان را خلق كردیم، و همه‌تان را صورت دادیم، سپس به ملائكه گفتیم به آدم سجده كنند. حال با توجه به این آیه، آیا یك فردی به نام آدم آن‌جا بوده‌است و یا همه آن‌جا بوده‌ایم؟ خدا ابتدا می‌فرماید: همه‌تان را خلق كردیم و سپس همه‌تان را صورت دادیم، بعد می‌گوید: به ملائكه گفتیم به آدم سجده كن. رمزش چیست؟ یعنی همه انسان‌ها آن‌جا هستند، اما یك حقیقت بیشتر ندارند و آن آدمیت است و سجده ملائكه به آدم، به معنی سجده به همه است، چون بحث خلقت همه شما و صورت انسانی دادن به همه شما در میان است. از طرفی مسلّم است كه همه ما آن‌جا نبودیم، اصلاً من و شما كه هنوز به دنیا نیامده ‌بودیم. علامه طباطبایی(ره) با دقت در این آیه كه خدا می‌فرماید: «همه‌تان را خلق كردیم و صورت دادیم و بعد می‌گوید به ملائكه گفتیم به آدم سجده كن» این طور نتیجه‌گیری می‌کنند که این آدم كه مسجود ملائكه قرار می‌گیرد، صورت همة انسان‌ها است و با طرح داستان آدم می‌خواهد انسان را برای خودش قبل از دنیا، و در دنیا تفسیر كند و به واقع این نكته، نكته ارزشمندی است و موجب می‌شود كه توجه اصلی ما را به سوی حقیقتی از خودمان بیندازد كه آن حقیقت نه تنها فوق جنبه شخصی هركس می‌باشد، حتی فوق جنبه زمینی‌بودن ما قرار دارد.