تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

همه چیز را به خودمان وصل می‌كنیم!

نگاهمان را از خود به خدا انداختن، نگاه فرار از حادثه‌ها نیست، درست‌نگاه‌‌كردن به حادثه‌هاست. ما متأسفانه همه‌چیز را به خودمان وصل می‌كنیم، مثل مادری که پسرش چهل‌سال است ازدواج كرده و دارای‌ خانوادة كامل با چندین فرزندِ دكتر و مهندس شده است، ولی هنوز این مادر پیر تمام روح خود را به جزء‌جزء زندگی پسرش وصل كرده، چون کارش این است که همه‌چیز را به خودش وصل كند.
یك‌نفر هست كه از اوّل عمرش تا حالا هر چه واكس زده، قوطی‌های آن را در چند گونی جمع كرده و هر روز دنبال خودش می‌برد و حتی بعضاً پول زیادی كرایه می‌دهد تا این‌ گونی‌ها را جابه‌جا كنند و ظهر هم با التماس از یك نانوایی یك قرص نان مجانی می‌گیرد و خالی می‌خورد و عصر هم پول آن مقدار كه واكس زده است را دوباره كرایه می‌دهد و قوطی واكس‌های خالی را به خانه می‌برد.
دقّت كنید! حالِ او كاملاً مانند حال افراد اهل دنیاست، سر مویی هم تفاوت نمی‌كند. اهل دنیا خودشان را گرفتار چنین تعلّقاتی می‌كنند. گرفتار مَنِ‌‌شان می‌شوند. بروید نگاه كنید که چگونه گرفتار منِ دنیایی هستند. تعلّقی بدتر از این نیست. طرف تلاش می‌كند كه این «من» را از دست ندهد، لذا تمام قوطی‌ واكس‌ها را که وَهماً به او متصل است، دنبال خود می برد، آن‌وقت به راننده وانت‌بار التماس می‌كند كرایه را كمتر بگیرد. به خدا عاجزانه بگوییم:
باز گیر ما را از این نفس پلید

كاردش تا استخوان ما رسید

حالا ما با تعلّقاتمان روی زمین آمدیم، و خودمان این‌چنین انتخابی كردیم. بحث آن گذشت كه «آدمیت»؛ یعنی تقرّب به شجرة ممنوعه. روی زمین آمدیم و شیطان را پذیرفتیم. شیطان هم همان اوّل به خدا گفت: من از این‌ها سواری می‌كشم.
آدم‌های اهل دنیا را نگاه كنید كه چگونه خودشان را برای هیچستان هلاك می‌كنند. شما یك نشاط دینی دارید و یك فشار دنیایی. شما برای خدا حاضرید از این‌جا تا مكّه را پیاده بروید، و در عین به سختی افتادن بدن از صفای باطنی كه نصیب شما می‌شود بهره ببرید، ولی این تمدّن با رویكرد به دنیا كارها را آسان كرد، ولی فشارهای روحی را زیاد كرد. امروزه برای رفتن به مكّه، سوار هواپیما می‌شوید، ولی دو سه‌ماه اضطرابش را دارید، قبلاً شاید نصف‌سال طول می‌كشید تا بروید مكّه، ولی هیچ اضطراب نداشتید. سختی داشت، ولی اضطراب نداشت. چرا؟ چون در تمدّنی كه هوس مبنایش هست، دستگاه‌های رفاهی‌اش نمی‌گذارد آدم به حقیقت برسد، وگرنه بد نیست كه آدم دوساعته و یا چهارساعته به مكّه برود، به جای شش‌ماه و یا هفت‌ماه. ولی همین‌که پای رفاه به میان آمد، پای نزدیکی به شجرة هزارشاخة دنیا به میان است و مگر می‌شود گرفتار هزار شاخه بشویم و آرامش داشته باشیم؟ جنس گرایش به دنیا یعنی هبوط، یعنی:
چون به امر اِهبطوا بندی‌ شدند

حبس‌ِحرص‌و‌خشم وخرسندی‌شدند

همواره از این موضوع غفلت نکنید که جنس دنیا، جنس كثرت است. باطن كثرت و صورت مثالی آن شجره است. باید خوب فكر كنید و اگر تا این‌جا خوب آمده باشید، و متوجّه شده باشید طبق آیات 61 تا 63 سوره اسراء خداوند می‌خواهد راز شقاوت انسان‌های شقی را به ما گوشزد كند و مبنای اصلی حركات و افكار آن‌ها را برای ما تحلیل كند و در یک آموزشی بسیار عمیق بفرماید شیطان چگونه به دشمنی با آدم و فرزندان آدم قد علم كرده و می‌خواهد سوار آن‌ها شود و افسار بر آن‌ها بگمارد و خدا هم در جواب شیطان فرمود تو و هر كس از تو پیروی كرد، از مقام قدسی قرب به حق یعنی مقام وحدت، خارج شوید و جهنّم جزای كاملی برای شماست.
آیا رمزالرموزی عمیق‌تر از آنچه خداوند در رابطه با دنیا ارائه می‌فرماید می‌شناسید؟ بر همین مبنا است که گفته‌اند عقل اهل دنیا با هرچه بیشتر نزدیک‌کردن انسان‌ها به دنیا و وسایل دنیایی، بیشتر کار مردم را زیاد می‌کنند و عقل قدسی پیامبران با نزدیکی مردم به عالم وحدت و هرچه بیشتر آزادکردن انسان‌ها از وسایل دنیایی کار مردم را راحت‌تر می‌کنند.