تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

حکمت وجود شیطان

حالا شیطان و بالتّبع آن جهنّم، خوب است در عالم باشد، یا نه؟ با مقدّماتی كه گفته شد، می‌گوییم: آیا جهانِ بی‌شیطان، جهان خوبی است یا جهان بدی است؟ دنیای بی‌شیطان و بی‌وسوسه، مثل قیامتِ بی‌جهنّم است. مسلّم قیامت بی‌جهنّم عدل نیست، پس جهان ِبی‌شیطان هم حكمت نیست، اگر در این جهان زندگی انسان‌ها به سوی كمال نباشد جهان لغوی است. حتی اگر جهانی باشد بدون انسان، یعنی در آن جهان، مغزی و مخی نباشد، جهان كاملی نیست، اگر فقط كوه و دشت داشته باشد كه «لَوْلاك، لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاك»(147)؛ در آن معنی نمی‌دهد تا خداوند بگوید: ای پیامبر! اگر تو نبودی، افلاك را خلق نمی‌كردیم. جهان باید انسان داشته باشد، چراكه محور جهان برای ظهور انسان است. حالا اگر انسان به عنوان موجود مختار هیچ تكلیف و وسوسه‌ای در مقابلش نباشد به‌ طور كلّی لغو خواهد بود، یعنی همین ‌طور بدون هیچ جهت‌گیری و تكلیفی انسان را خلق كرده باشند، كه چنین كاری حكیمانه نیست و مسلّم خدای حكیم چنین كاری نخواهد كرد، پس انسان باید جهت و كمال داشته باشد. و كمال انسان وقتی محقق می‌شود كه بتواند بدی بكند و یا نكند، شرایط طوری باشد که زمینة بدشدن در آن باشد تا با دوری از بدی خوبی کند و این عمل برایش كمال و سربلندی حساب شود. حال اگر كمال باید برای انسان باشد، كمال بدون وسوسه معنا نمی‌دهد، حتماً باید وسوسه باشد، و اینجاست كه می‌توان نتیجه گرفت، جهانِ بدون شیطان، جهان حكیمانه نیست.
علامه(ره) می‌فرمایند:
«وجود شیطان در مجموعه نظام آفرینش خیر است. شیطان خودش به موجب نافرمانی و عصیانی كه كرده، مرتكب گناه شده است و اما وسوسه‌ای كه می‌كند نه موجب جبر است و نه مانع تكامل كسی می‌شود، بلكه با میل خود مأموریتی را انجام می‌دهد كه عملاً لازمة نظام اَحسن است، مثل وجود جهنّم كه در مجموعة نظام خیر است و عالَمی كه جهنّم نداشته باشد، ناقص است. جهنّم مانند بهشت در جمع نظام آفرینش از بركات الهی است و بسیاری را از گناه بازمی‌دارد و ظالمان را هم به سزایشان می‌رساند».
پس باید عنایت داشته باشید كه چند نكته با همدیگر خلط نشود، یكی این‌كه جهنّم برای ما بد است و ما باید نهایت تلاش خود را بكنیم تا جهنّم نرویم، دوم این‌كه اگر جهنّم را نسبت به بهشت بسنجیم، شرّ است، ولی وقتی در مجموعة نظام بخواهیم جایگاه او را بررسی كنیم، وجودش خیر است و باید باشد. سوم این‌که وسوسة شیطان نسبت به روح و فطرت انسان‌ها بد است، اما نسبت به موجودیتش در جهان، بد نیست، با همین وسوسه‌ها است كه انسان می‌تواند جهاداكبرش را عملی كند.
علامه(ره) می‌فرمایند:
«آنچه منسوب به خداست، یعنی جنبة هستی اشیاء، هستی فرشته‌ها و هستی شیطان، همگی خیر است، مثل انگور، كه همین انگور بودن آن خیر است، حال اگر شراب شود، نسبت به انسان شرّ است و اگر سركه شود، نسبت به انسان خیر است، ولی خود انگور نسبت به خودش همین‌طور خوب است كه هست، جنبة وجودی‌اش كه همان جنبة منسوب به خداست، خیر است و جنبه‌ای از آن كه نسبت به ما پیش می‌آید هم كه مربوط به موضعگیری ما است».