تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

ملائكه به خدا سجده كردند

حالا اگر ملائكه به جهت ظهور اسماء به وسیلة آدم، بر آدم سجده كردند، در واقع بر خدا سجده كرده‌اند. زیرا در شرایط تعلیم اسماء الهی و ظهور آن اسماء به وسیله آدم، خود خدا در صحنه است، اما به ظهورات اسمائی كه آدم مجلای آن اسماء شده است. یعنی:
به پرده بود جمال جمیل عزّوجلّ

علی شد آینه خیرُالْكَلام قلّ و دَلّ

پس شما در جمال پرجلال امیرالمؤمنین(ع) حق را می‌بینید، اما نه ذات حق را. چون اصلاً از این حرف‌ها كه عرفا بخواهند در مظاهر عالیه، ذات را بما هو ذات ببینند، مطرح نیست. اسماء الهیه در جمال پر جلال امیرالمؤمنین(ع) پیدا شد. به همین معنی پیامبرخدا(ص) فرمودند: «مَنْ رَانِی فَقَدْ رَأیَ الْحَقّ»؛(34) كسی كه من را ببیند، خدا را دیده است. یعنی اگر شما بخواهید حق را ببینید، تمام حركات و سكنات و افعال و افكار پیامبر(ص)، مظهر همان اسماء الهی است. عارف بالله که می‌خواهد حق را ببیند، ذات حق را نمی‌خواهد ‌ببیند، چون؛ «كه عنقا را بلند است آشیانه». اگر كسی گفت قلبِ ما با حق آشناست و به قول امام صادق(ع): «بِمُعایَنَةِ الْقُلُوب؛ با چشم قلب‌ها حق دیده می‌شود»، به این معنی نیست كه كسی ذات حق را بما هو ذات می‌بیند، وجود مقدس پیامبر(ص) هم ذات حق را نمی‌بینند.
اگر اوایل كتاب تفسیر حمد امام خمینی(ره) را ملاحظه بفرمایید، امام می‌فرمایند: فقط خود خدا آگاه به ذات خود است، پیامبر(ص) هم ذات را نمی‌بینند، اسم «الله» را می‌بینند. و متوجه‌اید كه «الله» اسم است و نه ذات. «الله» یعنی اسمی كه جامع جمیع صفات است. پس در قلب آدم همة اسماء ظهوركرد، یعنی جان او محل ظهور اسم«الله» شد. و لذا علامه(ره) می‌فرمایند:
«سجده به آدم به امر خدا، چنین است كه مسجود در حقیقت خدا است و آدم آینه حق است، و اولیاءْ مظاهرِ فعل حق و مظاهر اسماء حق‌اند. و آدم یكی از مصادیق كامل اولیاء است».
چون اولیاء الهی مظاهر اسماء الهی‌اند، پس در واقع با اظهار اسماء الهی توسط اولیاء، درست است كه ملائكه به آدم سجده كردند، ولی در حقیقت به حق سجده كردند، و شیطان هم كه سجده نكرد و در مقابل فرمان حق تمرد كرد، در واقع در عملْ به حق سجده نكرد، چون با تعلیم اسماء الهی و ارائه آن‌ها توسط آدم، آدم از آن جهت و در آن شرایط نمایش حق شد.