تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

معنی تنگناهای زندگی دنیا

انسان تشنه، هدایتش به این است ‌كه او را به آب برسانند، حالا هر چقدر هم برایش چلوكباب بیاورند، مشكلش را حل نمی‌كند. جان انسان چیزهایی می‌خواهد تا به سعادت خود برسد، حالا وقتی ‎آن چیزها را به انسان متذكّر شوند، در واقع او را هدایت كرده‌اند.
در بهشت برزخی فرمود: ای آدمیت! مواظب باش از یاد من نروی و در نتیجه نهی مرا فراموش كنی. در بهشت به ما فرمود: «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَة» ای همة آدمیت در جلوه آدم و حوا! به این شجره نزدیك نشوید، حالا در دنیا می‌گوید كه به دنیا نزدیك نشوید، و اگر می‌خواهید در نزدیک‌نشدن به دنیا موفق شوید باید همواره به یاد من باشید و نظرتان به من باشد، جهت جانتان به طرف من باشد و این با پذیرفتن شریعت ممکن می‌شود، لذا در ادامه می‌فرماید:
«وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ اَعَمی»؛(205)
علامه طباطبایی(ره) در معنی و تبیین این آیه، می‌فرمایند:
«و كسی كه هدایت مرا پیروی نكند و از یاد من و یا كتاب من اِعراض و دوری كند، در دنیا در تنگی معیشت و در آخرت در كوری است، زیرا برای كسی كه با خدا قطع ‌رابطه كند، دیگر چیزی غیر دنیا نمی‌ماند كه وی به آن دل ببندد، در نتیجه همه كوشش‌های خود را منحصر به دنیا می‌كند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش می‌پردازد و هر روز آن را توسعه داده، به تمتّع از آن سرگرم می‌شود و از طرفی این معیشت، او را آرام نمی‌كند، حال چه كم باشد و چه زیاد، زیرا چشم به زیادتر از آن می‌دوزد، بدون آن‌كه این حرص به جایی منتهی شود، پس چنین كسی دائماً در فقر و تنگیِ زندگی به‌سر می‌برد و همواره دلش علاقمند به چیزی است كه ندارد و علی‌الدّوام در حسرت آرزوهای برآورده نشده، و در اضطراب از دست‌دادن آنچه فراهم شده، می‌باشد، در حالی‌كه اگر مقام پروردگار خود را می‌شناخت و به یاد او بود، یقین می‌كرد نزد پروردگار خود حیاتی دارد كه آمیخته با مرگ نیست، و ملكی دارد بدون زوال، و عزّتی كه آلوده به ذلّت نیست، و نیز یقین می كرد كه دنیا دار مجاز و حیاتش در آخرت بیشتر است. اگر او این را بشناسد، دلش به آنچه خدا تقدیرش كرده قانع می‌شود و معیشتش هرچه باشد برایش فراخ گشته، دیگر روی تنگی زندگی و ضنك آن را نمی‌بیند و اگر می‌پنداریم اهل دنیا در فراخیِ معیشت‌اند، این در مقایسه با معیشت فقرا است، وگرنه در پیش خود هیچ احساس فراخ و راحتی نمی‌كنند، بلكه همواره نسبت به آنچه دارند در نارضایتی هستند و نسبت به آنچه ندارند در دلبستگی‌اند، و این‌كه خداوند در آخر آیه می فرماید: «وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ اَعَمی»؛ یعنی او را طوری زنده می‌كنیم كه راهی به سوی سعادتش كه همان جهت بهشت است نیابد».