از آنجا که شناخت انگیزههای صفات برجسته و همچنین رذائل اخلاقی تأثیر مهمّی بر تحصیل فضائل و درمان رذائل دارد، سزاوار است در اینجا به سراغ انگیزههای وفاداری و پیمانشکنی برویم.
بیشک ایمان راستین و اعتقاد به توحید افعالی خداوند یکی از اسباب وفاداری و پایبند بودن به عهد و پیمانهاست چرا که پیمانشکنان برای منفعت عاجل به سراغ این کار زشت میروند و قدرت و رازقیّت خداوند و وعدههای او را به فراموشی میسپارند، از همینرو امیرمؤمنان علی علیهالسّلام در سخنان کوتاه و نورانیش میفرماید: من دلائل الأیمان الوفاء بالعهد؛ یکی از نشانههای ایمان وفای به عهد است.(325) در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: ما أیقن باللّه من لم یرع عهوده و ذمّته؛ کسی که به عهد و پیمانش وفادار نیست ایمان به خدا نیاورده است.(326)
از این گذشته شخصیّت درونی ذاتی انسان انگیزه دیگری بر وفاداری است افراد با شخصیّت هرگز به خود اجازه پیمانشکنی نمیدهند و پیمانشکنی را نشانه ضعف و زبونی و فقدان شخصیّت میشمرند، به همین دلیل امیرمؤمنان علی علیه السّلام وفاداری را یکی از نشانههای نیکان و پاکان میشمرند میفرماید: بحُسن الوفاء یعرف الأبرار؛ نیکان را به وسیله حُسن وفاداری میتوان شناخت.(327)
جهل و بیخبری و غفلت از آثار شوم پیمانشکنی درباره فرد و جامعه، یکی دیگر از عوامل تن در دادن به این رذیله اخلاقی است درست مانند کسی که غذای به ظاهر شیرین امّا در باطن مسموم به زهر کشنده را با میل و اشتها میخورد و از عاقبت کار خبر ندارد.
آنها که از عقل و خرد بیشتری بهرهمندند و آثار نیک وفاداری و زیانهای پیمانشکنی را به خوبی درک میکنند هرگز از آن فضیلت اخلاقی دست برنمیدارند و به این صفت رذیله تن درنمیدهند چنانکه امیرمؤمنان علی علیه السّلام میفرماید: ألوفاء حلیلة العقل و عنوان النّبل؛ وفاداری زینت خِرد و بیانگر نجابت و فضیلت آدمی است.(328)