بیتردید زشتی سوءظن، هر چند به عنوان یک قاعده کلی مورد قبول است استثنائاتی نیز دارد که در روایات اسلامی به آن اشاره شده است از جمله:
الف) هرگاه فساد در محیطی به صورت یک خوی غالب درآید، و آلودگان غلبه پیدا کنند، حُسنظن در چنین شرائطی نه تنها از فضایل اخلاقی نیست، بلکه ممکن است انسان را گرفتار عواقب ناگواری کند. لذا در روایات اسلامی نسبت به این موضوع هشدار داده شده است.
در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام میخوانیم: اذا استولی الصّلاح علی الزّمان و أهله ثمّ أساء رجل الظنّ برجل لم تظهر منه حوبة فقد ظلم، و اذا استولی علی الزّمان و أهله فأحسن رجل الظنّ برجل فقد غرّر؛ هنگامی که صلاح و دوستی بر زمان و اهلش غالب شود، سپس کسی نسبت به دیگری که گناهی از او آشکار نشده است سوءظن پیدا کند، ظلم و ستم کرده است، و هرگاه فساد بر زمان و اهلش چیره گردد، و در این حال کسی به دیگری حُسنظن پیدا کند، خود را فریب داده است.(456)
همین مضمون از امام صادق و امام کاظم و امام علی الهادی علیه السّلام با تعبیرات مختلف نقل شده است.(457)
حدیثی که از رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم نقل شده میفرماید: احترسوا من النّاس بسوءالظّنّ؛ با سوءظن در برابر مردم از خود پاسداری کنید(458) نیز ممکن است اشاره به چنین زمان و چنین حال و احوالی باشد. وگرنه سوءظن به عنوان یک اصل هرگز مورد ستایش نیست.
از این روایات در مجموع چنین استفاده میشود که در محیطهای نسبتاً سالم، اصل را باید بر حُسنظن گذارد، و به عکس در محیطهای فاسد، اصل را باید بر سوءظن گذاشت. البته نه به معنی این که انسان چیزی را ندانسته به کسی نسبت دهد بلکه در چنین زمانی باید احتیاط را از دست ندهد، مبادا گرفتار زیانهای جبرانناپذیر شود.
البته نباید این استثناء و اینگونه احادیث بهانه گردد که هر کس به هر کس سوءظن پیدا کند و بگوید زمانه فاسد شده و حُسنظن غلط است. حتی در زمانهای فاسد هم باید افراد را گروهبندی کرد، افراد ظاهرالصّلاح که در صف خوبان قرار دارند و خلاف روشنی از آنها دیده نشده نباید مورد سوءظن واقع شوند.
ولی گروههایی که در صف مفسدهانگیزان قرار گرفتهاند، و کارهای خلاف از آنها مکرر دیده شده هرگز نسبت به حرکات آنها نباید خوشبین بود.
ب) در مسایل امنیتی و اطلاعاتی که به سرنوشت جامعه مربوط است، نمیتوان با خوشبینی به هر حرکتی در جامعه نگاه کرد، بلکه باید در آنجا حُسنظن را کنار گذاشت. یا به تعبیر دیگر باید با احتیاط لازم با اینگونه حرکات برخورد کرد. مفهوم این سخن آن نیست که با سوءظن کسی مورد مجازات یا هتک و اهانت و یا بیمهری قرار گیرد، بلکه منظور این است که تمام حرکات مشکوک باید زیرنظر باشد، و پیرامون آن تحقیق شود، اگر بعد از تحقیق دلائل روشنی بر انجام کار خلاف توأم با نیت سوء به دست آمد تعقیب گردد.
ج) از موارد دیگری که سوءظن نه تنها جایز است بلکه ممکن است واجب باشد در برابر دشمنان است، ممکن است دشمن دم از صلح و دوستی و محبت و تغییر رویه بزند و دست دوستی به سوی ما دراز کند. در اینگونه موارد هرگز نباید گرفتار حُسنظن شد، و بلافاصله دست دشمن را فشرد و به او اعتماد کرد، بلکه؛ باید احتمال داد ممکن است تمام اینها مکر و فریب و خدعه و نیرنگ باشد، و توطئهای برای غافلگیر ساختن.
روی همین اصل در فرمان معروف مالکاشتر آمده است: ألحذر کل الحذر من عدوّک بعد صلحه فانّ العدوّ ربما قارب لیتغفّل فخذ بالحزم و اتّهم فی ذلک حسنالظّنّ؛ هنگامی که با دشمنت پیمان صلح بستی، کاملاً از او بر حذر باش، زیرا دشمن گاه نزدیک میشود تا طرف را غافلگیر کند، بنابراین در چنین شرایطی احتیاط را از دست نده، و دوراندیش باش، و حُسنظن خویش را متهمساز.(459)